IMG_1910

*تمنای خاموش*

بی گمان مثل او بودن سخت است اما محال نیست!

خوش نام است و “گم،نام”! شهید کاظمی را می گویم…

سردارشهید حاج احمد کاظمی… کسی که گرمای وجودش، سرمای بی کسیِ خرمشهر سوزان را گرم کرد! حدوداً 20 سال قبل از پیروزی انقلاب بود که دوم مرداد ماه، مزین به ولادتش شد. آن روزها همه در سایه ی ظلم طاغوت بودند. “او” هم همین!

تازه پنج ساله شده بود که صدای “هیهات من الذله” رهبرِ سال های جوانی اش، پایه های طاغوت را لرزاند. شاید آن روزها، پیِ بازی های کودکانه اش بود اما ندای دادخواهی مردی از جنس نور، تمنای خاموش مردم کشورش را تا سال های نوجوانی او و دوستانش، فریاد زد. روزهای 20 سالگی اش را پشت سر گذاشته بود که به “هل من ناصر” همان مرد لبیک گفت و وارد فضای انقلابی شد. کم شکنجه ندید بخاطر مبارزه با ارزش هایش اما همان شکنجه ها، مرهمی بود بر زخم های جانش!

تازه می رفت پشتش را از خستگیِ تلاش برای پیروزی انقلاب و سروسامان گرفتنِ نسبیِ وضعیت نابه سامان کشور، روی زمین بگذارد که صدای بمب های دشمن خواب را از چشمانش گرفت! 8 سال نخوابیدن، کم زمانی نیست برای پاسداری از حد دین و مرز وطن. به خودش که آمد، دید گرد و خاک جبهه در عملیات های متعدد، دیگر از روی صورتش پاک نشد. چهره اش با آن خنده های ناب و پر انرژی و موهای جوگندمی، دوست داشتنی تر از قبل شده بود؛ اما سپیدی موهایش سندی برای بازنشستگی اش نشد! بعد از پیرجماران، نگاهش به دهان سیدخراسانی بود. آشنایی شان از همان سال های جنگ شروع شد. دلش می خواست بعد از شهید صیاد، خبر او را هم برای مقتدایش ببرند. خودش را یک مسافر جامانده از قافله ی پرشور شهدا می دانست و دیگر تحمل دوری از حسین را نداشت. همیشه می گفت یک درِ بهشت از کنار مزار حسین باز می شود. زمان و مکانی نبود که برای مادر سادات اشک نریزد و طلب شفاعت برای شهادت نکند. هنوز 47 سالگی اش تمام نشده بود که در روز عرفه خدا را ملاقات کرد…

روحش شاد و راهش پررهرو باد…

6 پاسخ
  1. سید محسن
    سید محسن گفته:

    با سلام
    سالروز تولد فرمانده فقید نیروی زمینی سپاه- اسوه مقاومت و پایداری- سردار سپاه اسلام گرامی باد …
    انشاء الله که بتونیم راه این شهید بزرگوار را ادامه بدیم…….روحش شاد

    پاسخ
  2. ما اهل اينجا نيستيم
    ما اهل اينجا نيستيم گفته:

    سلام حاجي جون ميدوني كه امرو ز تولد حاج حسين اقا بود.خيلي دلم ميخواد بدونم بهش چي هديه دادي.از شما وحاج حسين عزيزمم تشكر ميكنم كه دوباره دعوتم كرديدبه بهشت زيبايتان تا دوباره عطر معنويت بگيرم .و برام خيلي دعا كنيد. ديدي حاج احمد جان رقص قاصدكها را بر روي بارگاهتان و شمع و گل و پروانه اي كه ما بوديم البته اگر شما پذيرفته باشيد.بيشتر از اين كلام اينجا نمي گنجد.علمدار كربلا 58 ساله شد.صلوات

    پاسخ
  3. سید محسن
    سید محسن گفته:

    سلام بنده زیاد تو قید بند بسیج و سپاه نیستم شغلم آزاد هست ولی به اون کربلای که رفتم الان دو سه ساله که علاقه شدیدی در مورد شهید کاظمی پیدا کردم عکس شهید و نگاه میکنم گریه میکنم این شهید خیلی پاک و مظلوم قرار گرفته خدا وند روحش را شاد کند انشاالله در روز قیامت فقط یک نگاه کوچک به ما کند

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.