نوشته‌ها

در ایام سومین سالگرد شهادت پدر موشکی ایران سایت سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم با عنوان پارسایبی ادعا وابسته به مؤسسه شهدای غدیر رونمایی شده است .

\"www.parsayebiedea.com\"

در بخشهایی از این سایت خاطرات فرماندهان ، همرزمان و شاگردان این شهید بزرگوار آمده است و سردار امیرعلی حاجی زاده ،‌فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان مرد روزهای سخت از وی یاد می کند و در معرفی این پارسای بی ادعا می گوید :

حاج حسن شهیدی بزرگوار بودکه مایل داشت گمنام باشد و گمنام از بین ما برود . ایشان از همان ابتدا تمایل به گمنام بودن داشتند و به جز گروهی از خواص سپاه کسی ایشان را نمی شناختند.

ایشان انسانی چند بعدی بودند. ما آدمهای خوب بسیار داریم. اکثراً‌ تک بعدی هستند. انسان چند بعدی مثل ایشان که در همه بخشها متمایزتر از دیگران باشند کمتر دیده می شود . ایشان به کارش فوق العاده اهمیت می دادند . انرژی فعالیت ایشان از سالهای اول تا زمان شهادتش یکسان بود که صد البته در بعضی مواقع نیز افزایش می یافت . چنان پر انرژی بود که بنده از دوستانش شنیدم که ۳ روز از محل کارش خارج نشده و به منزل نرفته است . با آنکه منزل اش در تهران بود. یعنی به جایی می رسید که باید برای کار وقت می گذاشت حتما این کار را می کرد.

حاج حسن ، به مستحبات دینی خیلی اهمیت می داد . ایشان یک ورزشکار حرفه ای هم بودند . کوهنوردی که اکثر قلل ایران را فتح کرده بود. همه را تشویق می کرد و با خود می برد. خیلی سرحال بود و با جدیت هم دنبال می کرد. به ورزش خیلی علاقه داشت وتوصیه می کرد در همه مکان ها به نماز اهمیت دهید . در بالای ارتفاعات البرز و در نقاطی که زیر پای ایشان یک متر برف بود ، در جایی که نیم ساعت مانده بود به قله برسند وقتی وقت نماز بود، ابتدا نماز را می خواند بعد راهش را ادامه می داد. در همان برف می ایستاد و نمازش را می خواند.

موسسه فرهنگی هنری شهدای غدیر انقلاب در تاریخ 8 آبان ماه 1391 به ثبت رسیده و بااهدافی نظیر :

1- انجام فعایت های انتشاراتی به منظور انتشار کتاب در راستای اهداف موسسه

2-تهیه و توزیع کتاب در داخل و خارج از کشور

3-تهیه فیلم های ویدئویی، انیمیشن و رایانه ای اعم از داستانی، مستند، آموزشی متناسب با اهداف موسسه

و … تشکیل شده و با پشتیبانی از سایت پارسای بی ادعا در راستای معرفی پدر موشکی ایران گامی نو در عرصه فضای مجازی نهاده است.

سایت شهید کاظمی ضمن ابراز خرسندی از رونمایی این سایت آمادگی هرگونه همکاری متقابل با این عزیزان را اعلام نموده وتوفیقات روزافزون الهی را برای این عزیزان از درگاه خداوند منان خواستار است .

حاج حسن  طهرانی مقدم  سعی اش را کرد که نشان مان دهد حاج احمد کاظمی یک مدیر بود.

او شروع کرد برای مان از صفات حاج احمد در کار گفت و خواست که صاحب نظرها بیایند و تحقیق کنند شاید یک کتاب ناطق، قدری این نظام خسته مدیریتی کشور را تکان بدهد، حتی بعد از شهادتش.
او برای مان توضیح داد که حاجی یک نقطه نبوده، بلکه یک جریان بوده، یعنی در غیابش توانسته کارهایش را به ثمر برساند.

سردار مقدم برای مان یک داستان تعریف کرد و گفت:

در یکی از عملیات ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. می گفت، من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده. موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت بگو چقدر می ارزد؟ گفتم مثلاً شش هزار دلار. گفت: «مقدم نزن اینها اینقدر نمی ارزند.»
آقای مقدم می گفت، خیلی بعید است شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که این قدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هر کسی دوست دارد اگر کارش تمام است تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد، ولی سردار کاظمی در کوران عملیات، بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت. می دانید چرا؟ چون مولایش امیرالمومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند، کمی صبر کرد نکند هوای نفس، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربه الی الله دشمن را نابود کرد.

گفت که حتی بعد از شهادتش درست مثل وقتی که بود، هر روز کار را با ابلاغ او شروع می کند. اگر اشتباه کند حاجی به او گوشزد می کند، انگار که همیشه هست و ما فهمیدیم که مدیر باید یک جریان باشد، نه یک نقطه.
مسائل در مرام او باید ریشه ای حل می شدند. ولو این که هر درد را موقتاً باید با مسکن آرام کرد، ولی درد نیازمند یک درمان واقعی است، یعنی در مدیریت بحران که جنگ یکی از بزرگ ترین بحران ها است، باید علاوه بر مقطعی و ضربتی عمل کردن، ترتیباتی به طور موازی چیده شود تا همراه با رشد آرامش، پایه محکم آن تدابیر بتواند اصل مرض را درمان کند. این ترتیبات نیاز به مطالعه، شناخت محیط و دانستن راهکارهای مشابه دارد و شاید در مواقع بحران خیلی ها اینقدرها طاقت درازمدت فکر کردن را نداشته باشند و این، یعنی عین تدبیر. پس مدیر باید مدبر هم باشد.
یکی از آفت های مدیریتی، سکون مدیران است. مدیر وقتی بخواهد مجموعه را آن طور که هست حفظ کند، دیگر جایی برای ایده های نو، پیشرفت و تحول باقی نمی ماند.
آقای «تهرانی مقدم» به ما گفت که سردار کاظمی در هر مجموعه ای که وارد می شد، به تحول فکر می کرد. تعریف می کرد که سردار کاظمی به من گفته بود: «می روم شده، پادگان ولیعصر(عج) را می فروشم، پول برایت می آورم فقط تو برو سلاحی که جنگ ما با دشمن را نامتقارن می کند، بساز.»
می گفت: نتیجه آن طرز تفکر هم این شد که امروز نیروی هوایی سپاه، اولین هلی کوپتر تک سرنشین را کاملاً موفق ساخته، آن هم از طراحی تا تولید. در بخش هواپیمای بدون سرنشین سه مدل هواپیما ساخته است که هرکدامش در محیط رزم خود نوآوری جدیدی است. در بخش پدافند موشکی زمین به هوا، ساماندهی پدافند موشکی، سیستم های هوشمندی طراحی و ساخته شده است و همه اینها ثمره مدیریت شهید کاظمی است؛ ثمره روح آزادیخواه و تسلیم نشدنی اش.
این گونه فکر کردن خلاقیت می خواهد و البته جرئت، آن هم جرئتی که از یک اعتقاد مقدس سرچشمه بگیرد و در وجودت یقینی شده باشد. تنها ققنوس می تواند در دامنه آتشفشان مسکن کند. پس مدیر باید آزاده باشد و به یک زندگی عادی تن درندهد.


همه این خصوصیات را که گفتیم، شاید کم و بیش با شرح و تفسیر بشود توی کتاب های مدیریتی پیدا کرد. هر چند که بررسی رفتارهای مدیرانی چون شهید کاظمی این صفات را به صورت بومی برای ما ترسیم می کند و فکر می کنم بعضی از این دکتر ین ها با ظرافت های خاص، عملیاتی کردن شان را باید در نوع ایدئولوژی و رفتارهای چنین مدیران موفقی پیدا کرد، اما هیچ کجا نمی نویسند؛

 مدیر باید برای رضای خدا کار کند، نمی نویسند مدیر باید گروه را طوری رهبری کند که سر خط، خدا باشد و آخرش هم خدا، طوری رهبری کند که همه یادشان باشد که بنده خدا هستند، اما فکر می کنم شاه کلید موفقیت مدیریت شهید کاظمی درست همین نقطه باشد، رنگ خدایی اش. که سردار مقدم هم با آن همه صفات ریز و درشت که گفت مبهوت همین یکی مانده بود.
اما نکته آخر این که شیفتگی حاج حسن به شهادت و دیدار با همرزمان شهیدش شاید بیت الغزل صحبت های همرزمان دیروز او باشد، اما شنیدن این شیفتگی از زبان خود سردار، قطعاً حلاوت دیگری دارد. تک جمله ای که به نظر می رسد در هیاهوی وداع با او نشنیده باقی ماند. روزی که سردار مقدم در مراسم تودیع همرزم شهیدش حاج احمد کاظمی از فرماندهی نیروی هوایی سپاه، پشت تریبون گفت:«حاج احمد! ما شما را رها نخواهیم کرد و حتی تا بهشت هم دنبال تان خواهیم آمد.»