از چپ: شهیدان احمد کاظمی، مهدی باکری، حسن شفیع زاده، حسن طهرانی مقدم

سردار کاظمی مثل بقیه نبود فکر نمی‌کرد این چپی است، این راستی. از پتانسیل همه استفاده می‌کرد، توانمندی همه را وارد کار می‌کرد، در برخورد با آدم‌ها سعه صدر داشت؛ درست مثل آنچه یک شیعه باید باشد. مدیر شیعه که دیگر جای خود دارد. پس مدیر باید بتواند پتانسیل نیروهایش را ببیند، با نگاه کریمانه نگاهشان کند و از آنها بهترین استفاده را بکند.

حاج حسن  طهرانی مقدم  سعی اش را کرد که نشان مان دهد حاج احمد کاظمی یک مدیر بود.

او شروع کرد برای مان از صفات حاج احمد در کار گفت و خواست که صاحب نظرها بیایند و تحقیق کنند شاید یک کتاب ناطق، قدری این نظام خسته مدیریتی کشور را تکان بدهد، حتی بعد از شهادتش.
او برای مان توضیح داد که حاجی یک نقطه نبوده، بلکه یک جریان بوده، یعنی در غیابش توانسته کارهایش را به ثمر برساند.

سردار مقدم برای مان یک داستان تعریف کرد و گفت:

در یکی از عملیات ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. می گفت، من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده. موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت بگو چقدر می ارزد؟ گفتم مثلاً شش هزار دلار. گفت: «مقدم نزن اینها اینقدر نمی ارزند.»
آقای مقدم می گفت، خیلی بعید است شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که این قدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هر کسی دوست دارد اگر کارش تمام است تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد، ولی سردار کاظمی در کوران عملیات، بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت. می دانید چرا؟ چون مولایش امیرالمومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند، کمی صبر کرد نکند هوای نفس، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربه الی الله دشمن را نابود کرد.

گفت که حتی بعد از شهادتش درست مثل وقتی که بود، هر روز کار را با ابلاغ او شروع می کند. اگر اشتباه کند حاجی به او گوشزد می کند، انگار که همیشه هست و ما فهمیدیم که مدیر باید یک جریان باشد، نه یک نقطه.
مسائل در مرام او باید ریشه ای حل می شدند. ولو این که هر درد را موقتاً باید با مسکن آرام کرد، ولی درد نیازمند یک درمان واقعی است، یعنی در مدیریت بحران که جنگ یکی از بزرگ ترین بحران ها است، باید علاوه بر مقطعی و ضربتی عمل کردن، ترتیباتی به طور موازی چیده شود تا همراه با رشد آرامش، پایه محکم آن تدابیر بتواند اصل مرض را درمان کند. این ترتیبات نیاز به مطالعه، شناخت محیط و دانستن راهکارهای مشابه دارد و شاید در مواقع بحران خیلی ها اینقدرها طاقت درازمدت فکر کردن را نداشته باشند و این، یعنی عین تدبیر. پس مدیر باید مدبر هم باشد.
یکی از آفت های مدیریتی، سکون مدیران است. مدیر وقتی بخواهد مجموعه را آن طور که هست حفظ کند، دیگر جایی برای ایده های نو، پیشرفت و تحول باقی نمی ماند.
آقای «طهرانی مقدم» به ما گفت که سردار کاظمی در هر مجموعه ای که وارد می شد، به تحول فکر می کرد. تعریف می کرد که سردار کاظمی به من گفته بود: «می روم شده، پادگان ولیعصر(عج) را می فروشم، پول برایت می آورم فقط تو برو سلاحی که جنگ ما با دشمن را نامتقارن می کند، بساز.»
می گفت: نتیجه آن طرز تفکر هم این شد که امروز نیروی هوایی سپاه، اولین هلی کوپتر تک سرنشین را کاملاً موفق ساخته، آن هم از طراحی تا تولید. در بخش هواپیمای بدون سرنشین سه مدل هواپیما ساخته است که هرکدامش در محیط رزم خود نوآوری جدیدی است. در بخش پدافند موشکی زمین به هوا، ساماندهی پدافند موشکی، سیستم های هوشمندی طراحی و ساخته شده است و همه اینها ثمره مدیریت شهید کاظمی است؛ ثمره روح آزادیخواه و تسلیم نشدنی اش.
این گونه فکر کردن خلاقیت می خواهد و البته جرئت، آن هم جرئتی که از یک اعتقاد مقدس سرچشمه بگیرد و در وجودت یقینی شده باشد. تنها ققنوس می تواند در دامنه آتشفشان مسکن کند. پس مدیر باید آزاده باشد و به یک زندگی عادی تن درندهد.


همه این خصوصیات را که گفتیم، شاید کم و بیش با شرح و تفسیر بشود توی کتاب های مدیریتی پیدا کرد. هر چند که بررسی رفتارهای مدیرانی چون شهید کاظمی این صفات را به صورت بومی برای ما ترسیم می کند و فکر می کنم بعضی از این دکتر ین ها با ظرافت های خاص، عملیاتی کردن شان را باید در نوع ایدئولوژی و رفتارهای چنین مدیران موفقی پیدا کرد، اما هیچ کجا نمی نویسند؛

 مدیر باید برای رضای خدا کار کند، نمی نویسند مدیر باید گروه را طوری رهبری کند که سر خط، خدا باشد و آخرش هم خدا، طوری رهبری کند که همه یادشان باشد که بنده خدا هستند، اما فکر می کنم شاه کلید موفقیت مدیریت شهید کاظمی درست همین نقطه باشد، رنگ خدایی اش. که سردار مقدم هم با آن همه صفات ریز و درشت که گفت مبهوت همین یکی مانده بود.
اما نکته آخر این که شیفتگی حاج حسن به شهادت و دیدار با همرزمان شهیدش شاید بیت الغزل صحبت های همرزمان دیروز او باشد، اما شنیدن این شیفتگی از زبان خود سردار، قطعاً حلاوت دیگری دارد. تک جمله ای که به نظر می رسد در هیاهوی وداع با او نشنیده باقی ماند. روزی که سردار مقدم در مراسم تودیع همرزم شهیدش حاج احمد کاظمی از فرماندهی نیروی هوایی سپاه، پشت تریبون گفت:«حاج احمد! ما شما را رها نخواهیم کرد و حتی تا بهشت هم دنبال تان خواهیم آمد.»

شهید صیاد می‌گفت: هوای حاج حسن را داشته‌ باش

شهید صیاد شیرازی چه در طول جنگ و چه بعد از جنگ و قبل از شهادت هر وقت مرا می‌دید، می‌گفت: هوای حاج حسن را داشته‌ باش. مراقب حسن باشید.

به روایت سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه

شهید طهرانی مقدم: شهید کاظمی جمع اضداد بود، او فرمانده خطرناکترین محورها در دوران دفاع مقدس بود

روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد : با اقدام به موقع و و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،   عملیات نیروی دریایی ارتش تروریست امریکا برای سرقت نفت جمهوری‌اسلامی ایران در دریای عمان  ناکام ماند.

این اطلاعیه می افزاید : امریکایی‌ها در این اقدام یک نفتکش حامل نفت ایران را در آب‌های دریای عمان سرقت کردند و با انتقال محموله نفت به یک نفت کش دیگر، آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کردند.

در این اطلاعیه با اشاره به اقدام همزمان دلاورمردان نیروی دریایی سپاه در ناکام سازی این عملیات، آمده است :رزمندگان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن  بر روی عرشه نفتکش حامل نفت سرقت شده، آن را  تصرف و به سوی آب های سرزمینی ایران  هدایت کردند.

این اطلاعیه تصریح کرده است: نیروهای ارتش تروریست امریکا در ادامه با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند، اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه جان برکفان نیروی دریایی سپاه ناکام ماندند.

در اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه با اشاره به تلاش نافرجام مجدد امریکایی ها برای تقویت توان خود  با استفاده از استعداد بیشتر و گسیل چندین  ناو جنگی دیگر برای سد کردن مسیر حرکت نفتکش آمده است: آمریکایی ها با درک آمادگی و قاطعیت رزمندگان شجاع و غیرتمند نیروی دریایی سپاه برای رویارویی با هر نوع ماجراجویی و تهدید علیه منافع ملت ایران، از ادامه ماجرا منصرف و منطقه را ترک کردند،

بنا بر اعلام روابط عمومی کل سپاه این نفتکش  در ساعت ۸ صبح مورخ سوم آبان ماه ۱۴۰۰ در آب های سرزمینی ایران اسلامی، در لنگرگاه بندر عباس پهلو گرفته است.

روابط عمومی کل سپاه در پایان  اعلام کرده است : تصاویر شفاف، گویا و غیر قابل انکار این رخداد تا   ساعتی دیگر در اختیار رسانه‌های گروهی قرار خواهد گرفت.