نوشته‌ها

سردار سلیمانی از شهید کاظمی می گوید:

احمد پنج مشخصه مهم داشت که اینها در دوره جنگ در لشکر نجف دیده می‌شد که ما وقتی به لشکر نجف نگاه می‌کنیم هیچ چیز در ذهن ما غیر از احمد نمی‌آید شما وقتی مثلا می‌گویید فلان لشکر، یک عقبه‌ای هم در ذهنتان می‌آید ولی به لشکر نجف که نگاه می‌کنید غیر از احمد هیچ چیز در ذهنتان نمی‌آید. این خیلی هنر بود که یک فرد بیاید از درون یک شهرستان یک لشکر درست کند که آن لشکر با لشکرهایی که عقبه‌های طولانی داشتند با امکانات وسیع خصوصا در کادر، نه تنها برابری می‌کند بلکه شاه کلید جنگ بشود. اینجا در واقع این را می‌رساند که نقش احمد محوری بوده، لذا همه چیز در او خلاصه شده بود یعنی همه ابتکارات و موضوعات گوناگون، نه اینکه احمد پایش روی شانه دیگری بود و از شانه دیگران داشت حرف آنها را می‌زد و ابتکارات و طرح آنها را می‌گفت، نه، بلکه هر چیز بود از او دمیده می‌شد.

حاج قاسم سلیمانی در دوازدهمین سالگرد شهادت شهید کاظمی

ادب احمد فوق‌العاده بود، این ادب احمد به نظر من شاه کلید همه چیز بود و به خیلی چیزها رشد داد. نمونه‌ای از تواضع احمد این بود که در مراسم‌های مختلف مثلا در هفته‌ جنگ که فرماندهان را دعوت می‌کنند یا یک روز ستاد کل دعوت می‌کند، به جلسه‌ای. ترتیب چیدن صندلی‌ها به نسبت درجه و رتبه و جایگاه است و هر کس جای مشخصی دارد. یکی از علت‌هایی که من امتناع داشتم از شرکت در مراسم‌ها به خاطر اخلاق و برخورد متواضعانه‌ی احمد بود، یک معرکه‌ای داشتیم در جایگاه، احمد همه را به هم می‌ریخت و جابه جا می‌کرد تا خودش آخر بایستند، امکان نداشت که این جوری نباشد.

یک روز به آقا رحیم گفتم که شما فکر می‌کنید که ما به احمد خط می‌دهیم؟ احمد را ما نمی‌شناسیم؟ احمدی که در جنگ وقتی تصمیم می‌گرفت که بگوید نه، همه می‌گفتند حریف احمد نمی‌شویم. آن وقت این ادب احمد است؛ مسافرت می‌خواستیم برویم اگر سه تا ماشین بودیم، اینقدر می‌ایستاد تا ماشین‌ها جلو بروند و او آخرین ماشین باشد. حتی در تردد، ادب او فوق‌العاده بود، شما بگردید در بین دوستان احمد، کسی را پیدا نمی‌کنید که احمد بدگویی او را بگوید و غیبت کسی را بکند.اگر مخالفت داشت کوتاه یک چیزی می‌گفت و زیاد به این موضوع نمی‌پرداخت. همه را بر خودش ترجیح می‌داد.البته ممکن است کسی احمد کاظمی را در جنگ دیده باشد و از نزدیک با او آشنا نباشد و بگوید احمد یک آدم لجبازی است، اما او اینجوری نبود و این قضاوت صحیحی نیست.

مصاحبه با سردار حاج قاسم سلیمانی

به نقل از خبرگزاری دفاع پرس

فاتح خرمشهر

 Shahidkazemi.ir-(54)

          گفتن از او سخت است.چرا که هيچوقت از خودش نگفت. وقتی از او پرسيدند شما درعمليات فتح المبين چه کرديد؟ در بيت المقدس و در بدر و خيبر و کربلاي 5 و والفجر هشت کجا بودي؟فرماندهان جنگ از تو و دلاوری هايت بسيار گفته اند. خاطره ای بگو،حرفی بزن.

 اما گفت من هيچ کاري نکردم. هرچه کردند بسيجيان دريا دل کردند.من از همه رزمندگان اسلام سرافنکده ترم.من لياقت شهادت نداشتم و در فراق ياران شهيدم مي سوزم.خدايا شهادت را نصيبم بفرما.آري رسم بزرگان اين چنين است که از خود نگويند. مردان بزرگ هميشه در گمنامي بوده اند و تاريخ خود فرياد ميزند مظلوميت آنان را.

           سوم خرداد ماه ياد آور حماسه اي بزرگ است. حماسه ای که بزرگي اش مديون مردان و زناني است که ايستادند. جانانه هم ايستادند.آري همه ايران، خرمشهر شده بود. حالا اين خرمشهر بود که 36 ميليون جمعيت داشت و همانند فرزندي که از آغوش مادر جدا افتاده و بي تاب و بيقرار انتظار مي کشيد که آن روز برسد که بازهم در کنار هم باشند.

      وقتی  احمد پس از عروجش در نوزدهم دي ماه هشتاد چهار در اروميه، زادگاه يار صميمی و هم رزم ديرينه اش مهدی باکری، از سقوط هواپيما صعود کرد به افلاک،ستاره ای شد از ستاره های جاودان آسمان راه رستگاری. آنگاه تاريخ سازان حماسه هاي پرشور جنگ لب گشودند و با چشماني پر از اشک و گلوئي پر از بغض برايمان از او گفتند. گفتند همه جا بود.گفتند او براي قله هاي کردستان و خاک سوزان جنوب آشناتر بود تا مردمان اين سرزمين. در آغاز برادراحمد! با يک گروه بيست نفره اعزامی از سپاه نجف آباد و بعدها سرلشگر احمد کاظمي فرمانده لشگر زرهي هشت نجف اشرف و فرمانده نيروي زميني سپاه .

 Shahidkazemi.ir-(73)

        حالا  در آستانه سوم خرداد و سالروز آزاد سازي خونين شهر پاي صحبت سرداران و فرماندهان دفاع مقدس وگلچين خاطراتشان، چند خطي را بر روي کاغذ مي آوريم شايد روزي رسد که مظلوميت تو را آن کوهاي سر به فلک کشيده کردستان و آن ريگ های داغ و سوزان خاک خوزستان فرياد کنند.

           1) محسن رضائي(دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام) :” در مرحله سوم عمليات بيت المقدس وقتي که ما خرمشهر را تقريبا” دور زده و به نزديکي جاده شلمچه به خرمشهر رسيديم ، نيروهايمان تحليل رفته بودند. بيشتر مناطق را گرفته بوديم و بيش از پنج هزار کيلومتر را آزاد کرده بوديم ولی براي انجام هدف اصلي که آزاد سازي خود شهر بود نيروهايمان کم بود. من احمد و حسين (خرازي فرمانده لشکر چهارده امام حسين (ع)) را صدا زدم و گفتم هر طور شده بايد نيرو جمع آوري کنيد تا شهر را فتح کنيم.آن دو نفر واقعا” شاهکار کردند و تا صبح نيروها را جمع آوري کرده و به شهر زدند و پس از بازکردن دروازه خرمشهر، شهر آزاد شد. من هيچ عملياتي را به ياد ندارم که شهيد کاظمي پذيرفته باشد و با نيروي ايمان و شجاعت و ابتکار از آن سربلند بيرون نيامده باشد.حاج احمد فرماندهي بود برخاسته از دل جنگ.

 Shahidkazemi.ir-(111)

2سرلشگر حاج قاسم سليماني (فرمانده  سپاه قدس):

 من تصورم اين بود که وقتي خبر شهادت احمد گفته شد، حداقل تيتر همهء روزنامه هاي ما بايد اين جمله باشد که “فاتح خرمشهر شهيد شد”. همان طوري که وقتي بزرگي از ما در ادبيات ، در هنر و در هرچيزي که از بين ما ميرود بلافاصله تيتر ميزنيم “پدر علم رياضي” ايران از دنيا رفت.  فکر ميکنم حقي که احمد به گردن ملت ايران داشت از حقي که ديگر انديشمندان مختلفي که مورد تجليل هستند دارند، کمتر نباشد. ما در مرحله اول جنگ يعني در آن سلسله عمليات هاي اصلي جنگ که دشمن را در داخل خاک خودمان شکست داديم، بر ميخوريم به چهره هاي محدودي که اينها محور اصلي جنگ بودند و مشهور هم هستند بين اهل جبهه، اما شايد در جامعه ما غريب باشند. از جمله کساني که غريب بود شهيد کاظمي بود،خب شهيد کاظمي محور چندين فتح بزرگ بود،                      مي توانم بگويم شاه کليد فتوحات جنگ او بود. يکي از برجستگيهاي شهيد کاظمي هم همين بود.يعني اگر گفته بشود که زيرک ترين فرمانده ما در جنگ احمد بود حتما سخن گزافي گفته نشده است.

من يادم هست توي عمليات بيت المقدس که منجر به آزادسازي خرمشهر شد  فکر مي کنم روز پانزدهم، شانزدهم بودکه تقريبا” جبهه شمالي رسيده بود به کوشک. جبهه مياني از سمت دارخوئين رسيده بود به ايستگاه حسينيه و از طرف مرز به پاسگاه زيد.يعنی محدوده خرمشهر کامل باقي مانده بود.

 Shahidkazemi.ir-(104)

اما دشمن عقبه اش از دو جهت وصل بود، هم از سمت شلمچه وصل بود، هم از سمت اروند و مي توانست بيايد داخل شهر و آنجا تردد کند. در آن نقطه هم عرض رودخانه اروند سيصد،الي چارصد متر بيشتر نيست.خب همه خسته شده بودند. چون تقريبا” شانزده روز هيچ کس پلک نزده بود.بچه ها شبانه روز درگير جنگ بودند. احساس مي شد که نياز به تجديد قوا دارند.

فکر مي کنم بدون استثنا همه ي فرماندهان در سطح عالي زخمي شده بودند.

 يعني حسين خرازي زخمي شده بود.خود احمد زخمي شده بود.متوسليان زخمي شده بود که با برانکارد توي آمبولانس عمليات را هدايت مي کرد.جنگ سختي بود.توي اين موقعيت،  شب همه جمع شده بودند توي قرارگاه فتح. بحث اصلي اين بود که ما نياز به تجديد قوا داريم و بايد بنشينيم تصميم بگيريم و يکي دوهفته استراحت بکنيم و بعضي هم مي گفتند عمليات طول نکشد و سريعا” انجام بديم.بايد نيروهاي جديد بيايند تا بتوانيم آزادسازي خرمشهر را تمام کنيم.چون تمام قدرت و مقاومت دشمن براي حفظ خرمشهر بود و هم اين که براي دشمن حيثييتي بود و هم در واقع از نظر نظامي اهميت داشت.آن جا خدا رحمت کند شهيد حسن باقري يک سخنراني معروف کرد.            همه نشسته بودند، بلند شد و گفت:”ما به مردم قول داديم و هي گفتيم خرمشهر در محاصره است و مردم ما تصورشان اين بود که امروز و فردا خرمشهر را آزاد مي کنيم ما مگر مي توانيم برگرديم پشت جبهه تا اين که بتوانيم تجديد قوا کنيم؟” و شروع کرد به استدلال کردن.

        Shahidkazemi.ir-(96)

صحبت حسن بر همه تاثير گذاشت و تصميم گرفتند ادامه عمليات انجام شود.آن جا سه لشگر براي فتح خرمشهر انتخاب شدند که يکي شان تيپ 8 نجف اشرف بود و شهيد کاظمي فرمانده آن بود.در فتح خرمشهراحمد در واقع محوري را انتخاب مي کرد که سخت ترين محور بود.

احمد فلشي را انتخاب کرد که هم براي خودش خطرناک بود و هم اين که يک ضربه مهلکي بر دشمن بود. او مي توانست بيايد و عقبه ي خودش را بدهد به جبهه ي خودمان که حداقل اگر گير افتاد برگردد عقب و از روبه رو به دشمن بزند. يا اين که محوری بگيرد که اصلا” از کنار جاده برود جلو اما اين کار را نکرد. آمد بين دشمن و در نزديکي خرمشهر مستقر شد و عقبه ي دشمن در شرق شلمچه که وصل مي شد به بصره  را، که راه خشکي دشمن براي رسيدن به خرمشهر بود را يک شکاف ايجاد کرد و آمد از همين شکاف باريک وارد شد و از کنار نهر عرايض رفت به طرف خرمشهر.

شهررا کامل دور زد و اولين فرمانده اي که وارد شهر شد، احمد بود و خرمشهر را فتح کرد. فاتح خرمشهر به معناي واقعي شهيد کاظمي بود.

3) سر لشگر غلامعلي رشيد(جانشين ستاد کل نيروهاي مسلح):

              احمد کاظمي و حسين خرازي به يک معنايي فاتح خرمشهر بودند و ملت ايران  در نوزدهم دي ماه سال هشتاد و چهار فاتح خرمشهر را ازدست داد. دو  فرمانده لشگر اول از همه وارد خرمشهر شدند حسين خرازي و احمد کاظمي. حسين خرازي تا زنده بود هرگز نگفت من فاتح خرمشهر هستم و احمد کاظمي هم تا زنده بود هرگز اين حرف را نزد ولي بنده در آن موقع فرمانده قرارگاه فتح بودم و بر اين دو يگان و يگان 25 کربلا فرماندهي مي کردم.ساعت ده صبح سوم خرداد احمد کاظمي با من تماس گرفت و گفت وارد خرمشهر شديم  به يک معنايي در حقيقت احمد کاظمي و حسين خرازي فاتح خرمشهر بودند.

4) محمد باقر قاليباف(شهردار تهران):

       يکي از ويژگيهاي شهيد کاظمي در عمليات ها اين گونه بود که در مجموع عمليات هايي که در جنگ داشتيم ايشان و شهيد خرازي و شهيد باکري فرماندهاني بودند که روحيه شان و نوع تصميم گيريهايشان و نوع طراحي هايشان که انجام مي دادند از ويژگي هاي برجسته شان بود. در آزادسازي خرمشهر که انصافا” بايد گفت احمد مابين فرماندهان مهمترين نقش را در آزادي خرمشهر داشت.

       احمد کاظمي بود که از محور دژ بالاي شلمچه عمل کرد به سمت پل عرايض و پل نو و شهرک وليعصر(ع) که عقبهء عراقي ها را به سمت شلمچه و به سمت خودشان بست و اگر بگوئيم شهيد کاظمي فاتح خرمشهر بود، هرگز حرف گزافي نگفته ايم.

فرازهايي از آخرين سخنراني شهيد احمد کاظمي در جمع فرماندهان نيروي زميني سپاه به تاريخ بيست و نهم آذر ماه سال هشتاد و چهار:

….خدا اخلاص را در ما مي ديد و به ما در بيت المقدس پيروزي داد.اما اگر بخواهيم کارهايمان را توجيه کنيم و بار خود را بر دوش ديگران انداختيم هيچ رافتي براي ما باقي نخواهدماند.

معامله ما با خدا جائي خواهد بود که خودمون رو فدا بکنيم.فداي راه خدا و اون مسووليتي که  پذيرفته ايم. اين را بدانيد که هيچگاه تکليف از ما ساقط نمي شود.

تهيه و گردآوری : وحيد سليمانی

منبع: فاتح خرمشهر- موسسه فرهنگی هنری جنات فکه – چاپ اول 1387

گاهی برخی تصاویر چشمان را برای دقایقی به خود خیره نگاه می دارد و بیننده را در فکر فرو میبرد که این مردان آسمانی روی این کره خاکی چه می کنند ؟

هنوز هم امثال این مردان آسمانی در کنارمان هستند و نمیشناسیم

و امروز به برکت نهضت جهانی اسلام و جبهه مقاومت اسلامی یکی از این مردان آسمانی که به فرموده مقام معظم رهبری از ایشان به عنوان شهید زنده یاد کردند در بین همگان شناخته شده اند و در این تصویر یک شهید زنده بین دو شهید نشسته است …

Pic 3 Shahid

سردار شهید حاج احمد کاظمی ، شهید زنده حاج قاسم سلیمانی ،سردار شهید نورعلی شوشتری

این تصویر مربوط به نشست مشترک فرماندهان و مسئولان سپاه با حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه در حدود سال های 71 یا 72 می باشد .

در این تصویر حجج اسلام محرابی ، مهربانی ، و نیک عیش نیز مشاهده می شوند .

سایت شهید کاظمی در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در فضای مجازی و دیجیتال پس از ارائه پیشواز های شهید کاظمی ، شهید علمدار و مداحی های سید رضا نریمانی در رثای شهیدان این بار نسبت به فعال سازی قطعه فایل صوتی مثل یک شهید زنده در وصف حاج قاسم سلیمانی به عنوان آوای انتظار همراه اول نموده است .

پیش از این تعداد  ۱۰ قطعه فایل صوتی که توسط مداح‌اهل بیت سید رضا نریمانی در رثای شهیدان و دفاع مقدس خوانده شده بود جهت کدهای آوای انتظار و پیشواز اپراتورهای همراه اول و ایرانسل توسط سایت شهید کاظمی آماده گردید که هم اکنون کدهای فوق فعال و آماده بهره برداری می‌باشد .

قطعه برتر این فایل‌ها در مدح و رثای شهید زنده حاج قاسم سلیمانی قرائت شده است که پیش از این در فضای مجازی موجود بود و امروز بر روی تلفن‌های همراه به یک آوای انتظار شنیدنی تبدیل شده است .

ای دشمن دون هستم ایرانی | ما را ز سر بریده می ترسانی؟ || کی نوبت جنگ میرسه بر ما هم | با بودن قاسم سلیمانی || خاک اسرائیل را به توبره کشیده حاجیمون |امون آمریکا را بدجور بریده حاجیمون ||گفته در وصف کمالش رهبر کشورمون | مثل یک شهید زنده رو سفیده حاجیمون

همراه اول عنوان ایرانسل
67388 حاج قاسم سلیمانی (مثل شهید زنده) ۴۴۱۸۹۲۰
۶۲۸۸۷ وصیت نامه شهدا ۴۴۱۸۸۴۵
۶۲۸۸۶ شهدا شرمنده ایم ۴۴۱۸۸۴۴
۶۲۸۸۵ شلمچه ۴۴۱۸۸۴۳
۶۲۸۸۴ سنگرهای خاکی ۴۴۱۸۸۴۲
۶۲۸۸۳ پلاک تنها ۴۴۱۸۸۴۱
۶۲۸۸۲ پرچم عشق ۴۴۱۸۸۴۰
۶۲۸۸۱ خالیه جاتون ۴۴۱۸۸۳۹
۶۲۸۸۰ دوکوهه ۴۴۱۸۸۳۸
۶۲۸۷۹ دلا براشون تنگه ۴۴۱۸۸۳۷

در صورتی که در فعال سازی کد آوای انتظار مثل یک شهید زنده با خطا و یا مشکل مواجه شدید از کد زیر استفاده نموده و یا نهایتا 24 ساعت پس از درج این خبر مجددا اقدام نمائید .

مشترکین همراه اول می توانند از طریق شماره گیری *111*22# و یا ارسال کد آهنگ مورد نظر از طریق پیامک به شماره 8989، از این سرویس بهره مند شوید.

پیشواز ایرانسل در مدح حاج قاسم سلیمانی با صدای سید رضا نریمانی به بهانه حضور مقتدارنه اش در عراق و دفاع از حرم امامین عسکرین ارائه شد.

به نقل از فرهنگ نیوز فرمانده داعش در عراق در پیامی گفته است به سبب حفاظت ارتش عراق از سامرا با کمک سپاه بدر و نیروهای غیربومی نتوانستیم به اهدافمان برسیم و حرم امامین عسگرین را تخریب کنیم! از طرفی، یکی از نماینده‌های شیعه مجلس عراق-قاسم الاعرجی-در صفحه شبکه اجتماعی اش عکسی از خود و حاج قاسم سلیمانی منتشر کرده است و نوشته: حاج قاسم اینجاست!

سایت شهید احمد کاظمی بنا به درخواست و پیشنهاد مداح ارزشی کشورمان برادر سید رضا نریمانی تعداد  10 قطعه فایل صوتی که در رثای شهیدان و دفاع مقدس خوانده شده بود جهت کدهای آوای انتظار و پیشواز اپراتورهای همراه اول و ایرانسل آماده سازی و ارسال نمود که هم اکنون کدهای فوق فعال و آماده بهره برداری می باشد .

قطعه برتر این فایل ها در مدح و رثای شهید زنده حاج قاسم سلیمانی قرائت شده است که پیش از این در فضای مجازی موجود بود و امروز بر روی تلفن های همراه به یک آوای انتظار شنیدنی تبدیل شده است .

متن این شعر که با عنوان \” مثل شهید زنده\” ارائه شده است به شرح زیر می باشد :

ای دشمن دون هستم ایرانی

ما را ز سر بریده می ترسانی؟

کی نوبت جنگ میرسه بر ما هم

با بودن قاسم سلیمانی

خاک اسرائیل را به توبره کشیده حاجیمون

امون آمریکا را بدجور بریده حاجیمون

گفته در وصف کمالش رهبر کشورمون

مثل یک شهید زنده رو سفیده حاجیمون

همراه اول عنوان ایرانسل
۶۷۳۸۸ حاج قاسم سلیمانی (مثل شهید زنده) ۴۴۱۸۹۲۰

(مثل شهید زنده)441892062887وصیت نامه شهدا441884562886شهدا شرمنده ایم441884462885شلمچه441884362884سنگرهای خاکی441884262883پلاک تنها441884162882پرچم عشق441884062881خالیه جاتون441883962880دوکوهه441883862879دلا براشون تنگه4418837

جهت شنیدن سایر فایل های صوتی به سایت برادر سید رضا نریمانی مراجعه نمائید.

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، مراسم گرامیداشت یاد و خاطره سرداران شهید سرلشکر پاسدار \”احمد کاظمی\” فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه و \”حسان اللقیس\” از فرماندهان جهادی حزب‌الله لبنان در حسینیه‌ فاطمة‌الزهرا(س) سپاه با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید توسط قاری بین‌المللی حاج کریم منصوری آغاز شد.

این مراسم هم‌اکنون با حضور سردار سرلشکر حاج \”قاسم سلیمانی\” فرمانده نیروی قدس سپاه، سردار \”حسین دهقان\” وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و \”حجت‌الاسلام والمسلمین گواهی\” نماینده ولی فقیه در سپاه تهران بزرگ در حال برگزاری است.

یادآور می‌شود، سردار سرتیپ احمد کاظمی 19 دی‌ماه 1384 در سانحه هوایی سقوط هواپیمای فالکن در نزدیکی ارومیه به شهادت رسید و حسان‌اللقیس نیز 12 آذرماه 92 در مقابل منزلش در جنوب بیروت هدف گلوله تروریست‌ها قرار گرفت و شهید شد.

سردار قاسم سليماني فرمانده وقت لشگر ثارالله معتقد است كه سردار شهيد احمد كاظمي فاتح واقعي عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر بوده است. در ادامه برخي خاطرات قاسم سليماني از احمدكاظمي درباره عمليات بيت المقدس را مي خوانيد.

فاتح خرمشهرشهید شد

من تصورم این بود که وقتی خبر شهادت حاج احمد گفته شد ، حداقل تیتر همه روزنامه های ما این جمله باشد که : فاتح خرمشهرشهید شد

همان طوری که وقتی بزرگی از ما در ادبیات ، هنر ودر هر چیزی ، از بین ما می رود و فوت می کنـد ما بلا فاصله تیتـر می زنیم برایش که مثلا  \”پدر علم ریاضی\” ایران از دنیا رفت . فکر می کنم حقی که احمد به گردن ملت ایران داشت با حقی که دیگر اندیشمندان مختلفی که مورد تجلیل هستند و به حق هم باید مورد تجلیل باشند، کمتر نباشد و شاید هم در ابعادی بیشتر باشد. یعنی خیلی ها باید خودشان را مدیون شهید کاظمی بدانند.حقیقتا اگر بخواهیم حاج احمد را تشریح بکنیم باید برگردیم به جنگ . از جمله کسانی که غریب بود شهید کاظمی بود، شهید کاظمی محور چند تا فتح بزرگ بود . در جنگ می توانیم بگوئیم که شاه کلید این فتوحات او بود . یکی از برجستگی های شهید کاظمی هم همین بود. یعنی اگر گفته بشود زیرک ترین فرمانده ما در جنگ احمد بود؛ حتما سخنی به گزاف گفته نشده و احمد به این معنا زیرک بود که با تدبیر ترین بود.

احمد قابل جايگزين نبود

احمد به نیروی زمینی مقام داد نه نیروی زمینی به احمد. لذا در هر کجا قرار می گرفت او تأثیرات معنوی اش، تأثیرات رفتاری واخلاقی اش بی نظیر بود، ما در تاریخ انسانها کمتر داریم آدم به این خوبی جامع باشد، آدمهای جامع نادرند، اینطوری نیست که ما فکر می کنیم جامعه ما پر از احمد است و کسانی جای این خلأ ها را پر می کنند، نه اینطور نیست، امکان ندارد که این خلأها به سادگی پرشود، طول می کشد در جامعه بشری کسانی مثل احمد متولد شوند. سیصد سال، پانصد سال طول کشید که یک فردی مثل امام خمینی(ره) در جامعه ظهور کرد، به سادگی نمی تواند مثل امام خمینی(ره) متولد شود.

هر پانصد سالی، هر چهارصد سالی و هر دویست سالی جامعه یک چنین انسانی را تحویل می گیرد. اینها چیزهایی نیست که ما فکر کنیم به سادگی قابل بدست آوردن است، قابل جایگزین شدن هستند، نه اینجوری نیست.

نکته دیگر، هرکسی ممکن است تأثیری داشته باشد اما تأثیرات با هم فرق می کند و مشکل این است که ما در زمان حیات آنها قدر این تأثیرات را کمتر می دانیم. یک شخصیتی می آید مثل علامه امینی و الغدیر را می نویسد. مرحوم آقای شیخ عباس قمی  می آید مفاتیح الجنان را می نویسد آنها یک تأثیری دارند و یک هدایتی دارند و امام خمینی(ره) که نظام جمهوری اسلامی را تأسیس می کند یک تأثیر دیگردارد. شخصیت شهید کاظمی را هم در این بعد باید مورد جستجو قرار داد. احمد فقط فرمانده لشکر نبود، ما با او نزدیک بیست و هفت سال زندگی کردیم، رشد کردیم. در ظاهر او فرمانده لشکر بود و ما هم فرمانده لشکر بودیم و خیلی از دوستانمان هم که شهید شدند فرمانده لشکر بودند، اما تأثیرات کاملاً متفاوت بود.

  

تأثیرات شهید کاظمی در جنگ صرفاً تاثیر یک فرمانده لشکر نبود، که مثل ده یا دوازده تا لشکری که در جنگ وجود دشتند او هم سهمی دارد نقشی داشت و آن نقش را ایفا می کرد، اینگونه نبود.اجزاء لشکر مثل یک بناست همه اعضای این بنا در آن تأثیر دارند، اما محور ومبنای اساس این بنا ستونهای این بنا هستند. در جنگ احمد جزء ستونهای این بنا بود، هم در آن ارزشهایی که در جنگ بوجود آمد که من اشاره به آنها می کنم. او نقش یک مربی را داشت.چند نفر در جمع ما بودند، نقش مربی داشتند، نه مربی به معنای مربی نظامی که آموزش نظامی بدهند، نه، مربی جامع تر از این حرفها، و بدون اینها و یا در هرجلسه ای که اینها نبودند نقص بود و وقتی که بعضی هاشون شهید شدند.این نقص تا آخر جنگ باقی ماند و این سه نفر نقش مربی را داشتند، حسن باقری، حسین خرازی واحمد کاظمی.

اگر همه ما می نشستیم در جنگ حرف می زدیم، تصمیم گیری می کردیم، سکوت هر یک از این سه نفر، حتماً امکان تصمیم گیری را مشکل می کرد، حرف آخر را می زدند، اگر مخالفت می کردند با عملیاتی، حتماً یک مسأله و دلیل داشت و اگر اصرار می کردند همینطور بود، ما در 10 عملیات بزرگ جنگ، یعنی عملیات ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، بدر، خیبر، والفجر 10، کربلای 5، والفجر 8 در هر ده عملیات بزرگ جنگ، شش عملیات ناجی تصور محورش احمد بود. درثامن الائمه(ع) ایستاد تا دشمن آبادان را نگرفت، برای شکست محاصره آبادان، احمد و حسین دو محور اصلی واساسی بودند.

 در عملیات بیت المقدس در شب نوزدهم یا هیجدهم وقتی همه خسته شده بودیم همه وسواس داشتند که عملیات برای دو هفته به تأخیر بیفتد، آنجا حسن باقری صحبت کرد،گفت ما به مردم قول داده ایم. گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می توانیم برگردیم همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس را شروع کرده بودیم دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر در مقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکرهای احمد و حسین بودند. در عملیات خیبر همه دستاوردها منحصر به آن چیزی شدکه احمد مهیا کرد یعنی جزایر.در بدر مثل یک شهاب، جبهه را شکافت رفت داخل. من یادم نمی رود وقتی آخر شب مهدی باکری شهید شده بود همه رزمندگان جبهه را تخلیه کرده و عقب نشینی کرده بودند، فقط ده نفر مانده بودند که اصرار می کردند با التماس احمد را از منطقه بدر خارج کنند، نمی آمد. می گفت: چرا جنگ ما اینطور شد؟ به اینصورت در آمد؟شخصیتی مثل احمد کاظمی، تأثیرات یک فرمانده لشکر که فقط خرمشهر را آزاد کرد، نبود، پرورش چنین فضایی بود که امروز 17 سال از جنگ می گذرد اما هر روز این نام، نام بسیجی فرهنگ جنگ و توجه به آن در جامعه ما ضروری تر به چشم می خورد و احساس می شود.این نقش احمد بود، نقش حسین بود نقش حسن باقری بود، نقش مهدی زین الدین بود، نقش شهید علی  رضائیان بود و دهها فرمانده ای که شهید شدند و اینها محور های اصلی اش بودند.

خرمشهر مرهون رشادت شهید کاظمی

درعمليات  «بيت‌المقدس» و آزادي خرمشهر لشكر ايشان در مرحله نخست عمليات و در مرحله آخر آن، توانست نقش فوق‌العاده‌اي ايفا كند به گونه‌اي كه در روزهاي پاياني درگيري «بيت‌المقدس» كه نيروهاي ايراني، توان كافي براي آزادي خرمشهر نداشتند و تقاضاي چند هفته بازسازي را از فرماندهي کردند، در شب نوزدهم یا هیجدهم وقتی همه خسته شده بودیم ، همه وسواس داشتند که عملیات برای دو هفته به تاخیر بیفتد، آنجا حسن باقری صحبت کرد،گفت ما به مردم قول داده‌ایم. گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می‌توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت‌المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با كمك شهيدخرازي آخرين مرحله عمليات آزادسازي خرمشهر را انجام دهد. ايشان نيروهاي عراقي را در خرمشهر محاصره و شهر را آزاد كردند ، با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر درمقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکرهای 8 نجف و 14 امام حسین تحت فرماندهی احمد و  حسین بودند.و اينگونه بود كه در همه عمليات‌ها تا پايان جنگ، شهید کاظمی بدون استثنا نقش فعال و موفقي داشت؛ وي از افراد مؤثر در آزادسازي خرمشهر بود و اين شهر تا ابد، مرهون رشادت كاظمي است.

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس باشگاه «توانا»، مراسم هفتمین سالگرد شهدای عرفه شب گذشته با حضور سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، ‌سردار حاجی‌زاده فرمانده هوافضای سپاه، سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه‌، سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، حسین علایی‌، سردار مرتضی قربانی‌،دکتر محمدباقر قالیباف شهردار تهران، سردار اسماعیل کوثری، نماینده مجلس‌، سردار کاظمینی فرمانده سپاه تهران‌،سردار عراقی‌ جانشین نیروی زمینی سپاه‌، حجت‌الاسلام والمسلمین رشاد از شاگردان مرحوم حجت‌الاسلام حاج مجتبی تهرانی‌،سردار فروتن معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه و سردار عبداللهی معاون امنیتی سیاسی وزیر کشور  و اقشار مختلف مردم در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد.

در ابتدای این مراسم برشی از زندگی خصوصی و مدیریتی دوران جنگ تحمیلی همراه با پخش تصاویر در قالب نمایشنامه‌ای از شهیدان احمد کاظمی، نبی‌الله شاه‌مرادی، مرتضی بصیری، عباس کروندی، غلامرضا یزدانی، محسن اسدی، سعید مهتدی، حمید آذین‌پور، سعید سلیمانی و صفدر رشادی، شهدای عرفه، پخش شد و در ادامه مراسم حجت‌الاسلام جلال عابدی در سخنانی اظهار داشت: خداوند متعال در آیه 218 سوره بقره می‌فرماید کسانی که جهاد و هجرت در راه خدا کرده‌اند امید به رحمت خداوند داشته باشند.

وی ادامه داد: امید به خدا و رسول نقش به سزایی در زندگی افراد دارد اما در مقابل این امید امید کاذبی وجود دارد که واهی است و به گفته فرمایش حضرت علی(ع) انسان‌ها باید آرزوهای خود را کوتاه کنند و بدانند مال دنیا برای آنها هیچ کارایی ندارد.

حجت‌الاسلام عابدی به شهدای عرفه اشاره کرد و افزود: آنها به واقعه آرزوی شهدا را داشتند و ما باید به فرمایش حضرت علی(ع) یاد مرگ را در خود زنده نگه داریم، زهد‌داشته و به تاریخ نگاه کرده و از آن عبرت بگیریم.

وی در پایان خاطر نشان کرد: زندگی شهدا به ما درس امید و استقامت می‌دهد و امید داشتن شهدایی به مثل شهدای عرفه به خداوند متعال سبب پیروزی و رسیدن آنها به خالق گردید.