به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، مراسم چهارمین سالگرد شهادت سلیمانی، هجدهمین سالگرد شهادت حاج «احمد کاظمی» و بزرگداشت شهادت سردار «سید رضی موسوی» پنجشنبه در اصفهان برگزار میشود.
این مراسم از ساعت ۷:۴۵ پنجشنبه ۱۴ دیماه در گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد.
احمد کاظمی در سال ۱۳۳۸ در شهر نجفآباد استان اصفهان زاده شد. وی در ۱۹ دیماه ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای «داسو فالکن ۲۰» در نزدیکی ارومیه، به همراه شماری از فرماندهان سپاه، در ایام عرفه به شهادت رسید.
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2024/01/14021012000660_Test_NewPhotoFree.png1278960کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2024-01-03 20:30:012024-01-03 20:30:02گرامیداشت سرداران شهید سلیمانی، کاظمی و موسوی در اصفهان برگزار میشود
۲۵ آبان، روز حماسه و ایثار مردم اصفهان، روزی افتخارآفرین برای تمام مردم ایران است، در این روز ۳۷۰ شهید روی دوش مردمان نصفجهان از میدان امام (ره) تا گلستان شهدا تشییع شد و برگ زرینی در تاریخ این دیار به یادگار ماند.
به همین مناسبت در شهر اصفهان برنامههایی در نظر گرفته شده است که در این اینفوگرافیک، نام برنامه، زمان و مکان آن مشخص شده است.
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/11/1942849.jpg1280788کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-11-15 20:27:452023-11-15 20:27:46۲۵ آبان؛ روز حماسه و ایثار اصفهان + جزئیات ویژه برنامه ها
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/11/شهید-کاظمی-عملیات-محرم-سال-61_Trim222_Moment.jpg552642کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-11-13 21:17:282023-11-13 21:39:05مصاحبه شهید احمد کاظمی در عملیات محرم در سال 1361
مراسم دوازدهمین سالگرد شهادت حاج حسن طهرانی مقدم پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ در حسینیه امام رضا (علیه السلام) برگزار شد. شهید حسن طهرانی مقدم، یکی از بنیانگذاران توان موشکی کشورمان به شمار میرود و به همین دلیل لقب “پدر موشکی” را به او دادهاند. او ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد و برهمین اساس آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی “فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه” به طهرانی مقدم محول شد.
دکتر سید ابراهیم رئیسی پیش از ظهر جمعه ۷ مهر ماه ۱۴۰۲ در ادامه برنامههای سفر یک روزه به استان اصفهان، دستور بهرهبرداری از واحد اول نیروگاه ۹۱۴ مگاواتی سیکل ترکیبی فولاد مبارکه به ظرفیت ۳۰۷ مگاوات را صادر کرد.
دکتر سید ابراهیم رئیسی پیش از ظهر امروز جمعه در ادامه برنامههای سفر یک روزه به استان اصفهان، دستور بهرهبرداری از واحد اول نیروگاه ۹۱۴ مگاواتی سیکل ترکیبی فولاد مبارکه به ظرفیت ۳۰۷ مگاوات را صادر کرد.
عملیات اجرایی این نیروگاه بر اساس ماده ۴ قانون رفع موانع تولید و طبق برنامه اعلامی وزیر نیرو برای ایجاد ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق خودتامین توسط صنایع، از ابتدای آغاز بهکار دولت سیزدهم شروع و هم اینک به مرحله بهرهبرداری رسیده است.
نیروگاه فولاد مبارکه سومین واحد نیروگاهی خودتامین صنایع است که تاکنون به مرحله بهرهبرداری رسیده است و وزارت نیرو در مجموع عملیات احداث ۵ هزار و ۶۰۰ مگاوات نیروگاه صنایع را در دولت سیزدهم آغاز کرده است.
این نیروگاه ایرانی پیشرفته با راندمان بالا و رعایت مسائل زیستمحیطی با کاهش آلایندگی به میزان ۱۵ درصد، به دست صنعتگران و مهندسان ایرانی با مشارکت ۷۶ شرکت در تامین، ساخت و نصب تجهیزات ساخته شده است.
دو واحد نیروگاهی صنایع هم پیش از این در سمنان و کرمان به بهرهبرداری رسیده است.
بهرهبرداری از واحد اول این نیروگاه ۹۱۴ مگاواتی و دیگر نیروگاههای خودتامین صنایع در راستای اجرای برنامه وزارت نیرو برای احداث نیروگاه جهت تولید ۱۰ هزار مگاوات برق توسط صنایع اجرا میشود؛ برنامهای که به موجب ماده ۴ قانون رفع موانع تولید در دستور کار قرار گرفت تا بخش قابل توجهی از ناترازی در صنعت برق کشور را بر طرف کند.
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/10/169598681910448800.jpg16672500کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-09-29 13:37:002023-10-02 22:26:48فاز نخست نیروگاه «سردار شهید حاج کاظمی» فولاد مبارکه توسط رئیس جمهور افتتاح شد
پنجم مهرماه ۱۳۶۰، احمد به شیوههای مرسوم عمل نمیکرد. برای همین هم در آن روز، به جای حمله رودررو به دشمن، نیروهای آنها را چنان ماهرانه دور زد که سازمان و روحیه دشمن کاملاً از هم پاشید. گردانهای احمد، از پشت به دشمن حمله کردند و نقش اصلی را در شکست حصر آبادان داشتند. او دقیقا میدانست که چه میخواهد و چه کار قرار است بکند.
پنجم مهرماه ۱۳۶۰، لیاقت احمد کاظمی به اثبات رسید. احمد به شیوههای مرسوم عمل نمیکرد. به جای حمله رودررو به دشمن، نیروهای آنها را چنان ماهرانه دور زد که سازمان و روحیه دشمن کاملاً از هم پاشید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تشکیل لشکر هشت نجف، لشکری که آن قدر قدرتمند بود که عراقیها تاب ایستادن در مقابل آن را نداشتند. احمد، از هیچی درست کرد این لشکر را، همه تجهیزاتش را از دشمن گرفت، اما قبل از آن، آزمون دیگری هم داشت. تا پایان مرداد ماه و قبل از عملیات ثامن الائمه، نیروهای چند ده نفریاش را به سه گردان رساند. یعنی از مدت کوتاهی، جبهه فیاضیه، صاحب سه گردان آماده و سرحال شد، سه گردانی که شجاعت بینظیری داشتند و به زودی لیاقت خودشان را نشان دادند.
پنجم مهرماه ۱۳۶۰، این لیاقت به اثبات رسید. احمد به شیوههای مرسوم عمل نمیکرد. برای همین هم در آن روز، به جای حمله رودررو به دشمن، نیروهای آنها را چنان ماهرانه دور زد که سازمان و روحیه دشمن کاملاً از هم پاشید. گردانهای احمد، از پشت به دشمن حمله کردند و نقش اصلی را در شکست حصر آبادان داشتند. او دقیقا میدانست که چه میخواهد و چه کار قرار است بکند. برای همین هم به افرادش سپرده بود که تا جای ممکن، غنیمت بگیرند. به زودی این غنیمتها به کار آمد. احمد در فکر تشکیل لشکر بود.
*****
فرماندهای که ۱۵ سال پیش مسئولیت سپاه آبادان را داشت، تعریف میکرد: احمد کاظمی در بدترین شرایط جنگی در جبهه آمد پیش ما یعنی وقتی که آبادان داشت سقوط میکرد. آدم عجیبی بود. کارهایش دور از انتظار بود. ما نوک حمله بودیم، بنابر این از همان اول، در متن جنگ قرار گرفتیم. آدمهای دیگر و آنهایی که از دور دستی بر آتش داشتند، معمولاً با احساسات پاک میآمدند و بعد گاهی واقعیت خشن جنگ شوکهشان میکرد. این را ما خیلی زود و به تجربه دریافتیم و برای اینکه تکرار نشود راهحلهایی برایش پیدا کردیم. یکی از راهحلهای ما این بود که افراد تازه رسیده را بلافاصله به مناطق سخت نمیفرستادیم تا کم کم به اوضاع عادت کنند.
آن موقعها مقرر ما در هتل آبادان بود. نیروها آنجا جمع میشدند و البته کمبود نیرو هم محسوس بود. در این گیر و دار یک روز در هتل نشسته بودم که گفتند یکی آمده دم در و با شما کار دارد. رفتم بیرون دیدم یک جوان ایستاده در خیابان. سلام و علیک کردیم. لهجه اصفهانی داشت. پرسیدم با من چه کار دارد. گفت: «من از نجف آباد آمدهام. تعدادی نیرو با خودم آوردهام. خوشحال میشوم که بتوانم کاری بکنم.» خوشحالیام حدی نداشت. با آن کمبود نیرو کسی با پای خودش آمده بود به سراغم و تنهایی هم نیامده بود. گفتم: «چقدر خوب شد که تشریف آوردید. اتفاقاً چند جای خالی داریم که شما میتوانید پرش کنید.»
کمی فکر کردم و بعد به نظرم رسید نیرویی را که تازه از راه رسیده به جایی بفرستم که درگیری دائمی در آنجا نیست. در منطقهای که چولانهای آبادان بود. جایی وجود داشت که عراقیها گاه گداری از آن عبور میکردند و میآمدند به سمت آبادان. از این محور بیشتر نیروهای اطلاعاتی عراق استفاده میکردند. یکی دو بار هم به عنوان محور عملیاتی از آن استفاده کرده بودند. احمدکاظمی و نیروهایش را فرستادم آنجا تا یک دفعه در کوره جنگ قرار نگیرند.
بعد از ظهر خودم با او رفتم و منطقه را نشان دادم. موقعیت آن را توضیح دادم. کروکیاش را کشیدم و بعد برگشتیم تا او نیروهایش را مستقر کند. فکر میکنم همان شب احمد کاظمی افرادش را برد جلو. فردا شب حدود ساعت ۱۱ بود که باز گفتند یکی جلوی در با شما کار دارد. رفتم و دیدم احمد کاظمی است. فکر کردم شاید آمده که امکاناتی بگیرد یا گزارش بدهد اما او گفت: «اینجا به درد ما نمیخورد.» پرسیدم: «برای چه سخت میگذرد؟» گفت: «راستش بله جای سختی فرستادهاید ما را.» پرسیدم: «مشکلتان چیست؟» گفت: «این که به درد ما نمیخورد.» گفتم: «چرا؟» گفت: «برای اینکه جبههایست مرده. ما میخواهیم بجنگیم. اینجا باید کلی انتظار بکشیم؛ یا کسی از دشمن به سراغمان بیاید یا نه.» وقتی به صورتش نگاه کردم و دیدم مصمم است، گفتم: «باشد تو را به جای میفرستم که خیلی با اینجا متفاوت باشد اما امیدوارم گلایهای نداشته باشی.»
آن وقتها نزدیکترین خط به دشمن، جبهه فیاضیه بود و من به احمد کاظمی پیشنهاد آنجا را دادم. با این تصور که روز بعد خواهد آمد و از سختی واقعی آنجا ابراز ناراحتی خواهد کرد. بلافاصله گفت: «این شد یک چیزی. میپذیرم.» گفتم: «پس صبر کن کمی برایت توضیح بدم که کجا میروی. اولاً دشمن از روی پلهای کارون عبور کرده و در این منطقهای که میگویم آمده در حریم شهر یعنی عملاً شمال آبادان در دست آنهاست. علاوه بر آن وجود دو پل به عنوان محورهای تردد کنترل این منطقه را سخت کرده. به جز اینها فاصله ما با دشمن در این منطقه فقط ۵۰ متر و در نهایت و در بعضی جاها ۱۰۰ متر است.»
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/09/1399070511411195521296694.jpg557800کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-09-25 19:12:312023-09-25 19:17:10نقش اصلی شهید احمد کاظمی در شکست حصر آبادان چه بود؟
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/09/14020629_0853885.jpg14142121کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-09-21 20:30:072023-09-21 20:30:08دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت
مشاور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران گفت: ما سال ۷۵ برای اجرای یک ماموریت برونمرزی با تعداد زیادی تجهیزات وارد خاک کردستان عراق شدیم که هدف این حضور و عملیات به تسلیم کشاندن حزب منحله کردستان بود.
سردار کاظمی جزو فرماندهان خوشفکر و مبتکر نیروی زمینی سپاه پاسداران بود که در مقاطع مختلف فرماندهی خود توانست با استفاده از تجارب جنگی خود در نبرد کلاسیک هشت سال دفاع مقدس موفقیتهای بسیاری را کسب کند. او هنگامی که در سال ۱۳۷۲ فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) نیروی زمینی سپاه شد توانست با استفاده از تجارب دفاع مقدس و تلفیق آن با آموختههای خود در منطقه فعالیت قرارگاه حمزه به نحو خوبی این منطقه را مدیریت کند.
منطقه کردستان و جبهه غرب با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد نیازمند اتخاذ تدابیر خاص و حساب شده است که سردار احمد کاظمی با استفاده از نیروهای کارآمد آن منطقه و تجارب آنها توفیقات بسیاری به ویژه علیه ضد انقلاب و اشرار به دست بیاورد.
با توجه به فرارسیدن سالگرد شهادت سرلشکر احمد کاظمی فرمانده شهید نیروی زمینی سپاه پاسداران با سردار محمدحسین رجبی از همرزمان وی و فرمانده سابق سپاه بیتالمقدس کردستان و مشاور کنونی فرمانده نیروی زمینی سپاه به گفتوگو نشستهایم.
سردار محمدحسین رجبی علاوه بر این جزو نیروهای اطلاعات قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) نیروی زمینی سپاه نیز بود و در عملیاتهای بسیاری با شهید کاظمی همراهی داشت.
متن حاصل از این گفتوگو در ادامه آمده است:
فارس: سردار لطفا در ابتدا درباره آشنایی خود با سردار کاظمی بفرمائید.
سردار رجبی: من از بدو شروع خدمت در منطقه فعالیت قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) حضور داشتم. ما سال ۱۳۷۲ در واحد اطلاعات بودیم که سردار کاظمی به عنوان فرمانده قرارگاه وارد منطقه شد. البته من از دوران دفاع مقدس نیز با سردار احمد کاظمی آشنایی داشتم.
تهدیدات موجود در منطقه شمالغرب ویژگیهای خاصی به آنجا داده است
فارس: سردار احمد کاظمی یکی از فرماندهان قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) بود. با توجه به رخدادهای پیش از دفاع مقدس و دوران دفاع مقدس در جبهه غرب و حساسیت منطقه تحت پوشش این قرارگاه، ایده او برای فرماندهی این منطقه چه بود؟
سردار رجبی: سردار کاظمی به عنوان یک فرمانده بزرگ و طراح در جنگ منظم با عراق یک نام و نشان و بزرگی دارد اما وقتی وارد منطقه شمال غرب شد شاید در ابتدا تصورش این بود که این منطقه هم مانند منطقه جنوب و غرب چنین ویژگیهایی دارد و جنگیدن در آن به شیوه منظم انجام میشود.
ما که در آن منطقه بودیم با مشاهده تدابیر اتخاذ شده توسط سردار کاظمی احساس میکردیم که وی در اوایل ورود تا حدودی با واقعیتهای منطقه شمالغرب منطقه بیگانه است. باید به این مورد اشاره کنم که این منطقه ویژگیهای خاص خود را دارد و تهدیدات آنجا موجب شده تا به یک منطقه نامنظم تبدیل شود. این مناطق تفاوتهای ماهوی با مناطق منظم دارند.
هنگامی که شما در مناطق جنگهای منظم از لَجمَن خود به آن سو هرچه مشاهده می کنید ساز و برگ و نیروهای دشمن است و شاهد استقرار دشمن هستید مگر آنکه در فواصل دورتر از این مناطق شاهد جمعیتی باشید. اما یکی از ویژگیهای منطقه نامنظم مانند شمالغرب، حضور مردم در همه جای این منطقه است که شما میخواهید در آن ماموریت انجام بدهید.
چنین منطقهای هم اجرای ماموریت را با مشکل مواجه میکند هم نیازمند تدبیر است. اگر بخواهید ماموریت شما به خوبی پیش برود نمیتوانید جمعیت را نادیده بگیرید. به همین دلیل، جنگ نامنظم با جنگ منظم تفاوت بسیاری دارد. بنابراین، ویژگیهای آذربایجان غربی و کردستان همان ویژگی مناطق نامنظم هستند به ویژه مناطق کردنشین این دو استان که استکبار جهانی تهدیدات و خوابهایی را برای این مناطق دیده بودند.
مناطق ذیل قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) مناطق مرزی است که کار را مشکل کرده و مدیریت این مرزها مشکل است چون هر دو سوی مرز جمعیت پیوسته و همگون با جمعیت این سوی مرز حضور دارند. در اصول و تاکتیکهای نظامی معمولاً مرزی بسیار مشکل دارد که جمعیت دوطرف تقریباً با یکدیگر هم قبیله و یکسان باشند.
استفاده ضد انقلاب از مردم کردستان به عنوان سپر انسانی برای اقدامات خود
فارس: آیا مذهب نیز جزو عوامل موثر در مدیریت این مناطق است؟
سردار رجبی: بله. علاوه بر مرز و جمعیت، موضوع مذهب نیز یکی از شاخصه های مهم در مدیریت چنین مناطقی است. مجموع این موارد و تفاوتهایی که در این منطقه وجود دارد به ویژه پدیدههای ناامنی مانند اقدامات ضد انقلاب که برای استکبار فعالیت میکنند و با استفاده از سپر انسانی در دل جمعیت این منطقه حضور دارند، کار را برای اداره این مناطق مشکل میکند. البته همه جمعیت این مناطق طرفدار تروریستها نیستند. اما، چون در این منطقه حضور دارند، اکثریت مجبور هستند از آنها تمکین کرده و حضور آنها را بپذیرند تا اینکه حاکمیت کاری انجام دهد.
باید اشاره کنم که تعدادی از افراد حاضر در این منطقه هوادار این گروهکهای هستند و با آنها همکاری دارند.
ویژگیهای مذکور شاهدی بر صعببودن اجرای ماموریت در چنین منطقهای است که قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) در آن فعالیت میکند. سردار کاظمی در چنین شرایطی وارد منطقه شد البته هنگامی که سردار کاظمی به فرماندهی این قرارگاه منصوب و مشغول به کار شد تا آن زمان بسیاری از اقدامات انجام شده بود.
۵۲ ماموستای شهید در کردستان داریم/ ماجرای حضور نیروهای مهاجر و انصار در کردستان
فارس: منظور از اقدامات انجام شده بسیار در منطقه قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) چه بود؟ آیا اشاره شما به دوران مقابله نیروهای مسلح با گروهکهای ضد انقلاب و اشرار در منطقه آذربایجان غربی و کردستان است؟
سردار رجبی: شما اگر به دوران ابتدای پیروزی انقلاب و سال ۱۳۵۸ و آغاز غائله کردستان که از سنندج شروع شد، باز گردید؛ ضد انقلاب از هنگامی که هیئت حسن نیت وارد این منطقه شدند، جنگ مسلحانه را شروع کردند. پس از این بود که جهاد آغاز شد و نیروهای مهاجر از سایر استانها و انصار از استانهای کردستان و آذربایجان غربی به عنوان یاریدهنده نیروهای مهاجر در منطقه دست به دست هم دادند و پاکسازیها را آغاز کردند.
وضعیت مناطق مورد اشاره در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی این گونه نبود که محورهای مواصلاتی در اختیار ما باشد بلکه این محورها در اختیار ضد انقلاب قرار داشت. مشابه این وضعیت را در شهرها نیز شاهد بودیم به نحوی که برخی شهرها تحت تصرف ضد انقلاب بودند و برخی دیگر مانند سنندج بهرغم حضور ضد انقلاب در آنها، اما پادگان ارتش و نیروهای انقلاب در اختیار و تصرف نیروهای انقلاب بود.
مشابه این شرایط در شهرهای مهاباد، سقز و پاوه وجود داشت و دشمن اهدافش را در این جغرافیا با یک پیوستگی اجرا میکرد. لذا، ما در آن زمان عملیاتهای متوالی بسیاری را برای پاکسازی شهرها و اطراف آنها و آزادسازی جادههای مواصلاتی انجام دادیم. پس از این بود که نقاط خارج از شهرها و نقاط پرجمعیت در برخی محورها طی چندین سال و در خلال جنگ تحمیلی آزاد شدند.
نیروهای ما در خلال جنگ تحمیلی درگیریهای بسیاری در مناطق کردنشین با اشرار و ضد انقلاب داشتیم و آنها به هیچکسی رحم نمیکردند. اگر نیروی جهاد سازندگی هم برای کار محرومیتزدایی و توسعه به آن مناطق میرفت هم با برخورد کرده و او را به شهادت میرساندند. مشابه این قضیه درباره کارکنان ادارات نیز صدق میکرد و اگر کارمند دولت هم به مناطق تحت تصرف آنها میرفت و مانع کارشان میشد. بنابراین، اشرار و ضد انقلاب به صورت همه جانبه با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند.
ما در استان کردستان حدود ۵۲ شهید روحانی داریم، ماموستاهایی که در این منطقه با اشرار و ضد انقلاب مخالفت کردند و با مشاهده مرام، رفتار و حرکات آنها، متوجه شدند که ضد انقلاب قائل به هیچ مرامی نیستند و به همین دلیل، از ضد انقلاب دوری جستند. به همین دلیل، اشرار و ضد انقلاب این چهرهها و شخصیتها را به طرز فجیعی به شهادت رساندند. این افراد مزدور استکبار در همه شئون حاضر هستند که به صورت همهجانبه در یک جنگ ترکیبی در مرکز توجه کشور از طریق نفوذیها و بازماندههای نظام ستمشاهی در عرصههای گوناگون با نظام نوپا برخورد میکنند، از جمله در این مناطق قومی که آسیب پذیر هستند مزدوران خود را به کار میگیرند.
باید گفت که طی مراحل مختلف بسیاری از فعالیتها انجام شده و کنترل شهرها در دست خودمان بود. به همین دلیل، توسعه و اقدامات توسعه تاحدودی برقرار بود و در هیچ شهر، خارج از شهر، روستاها و آبادیها ضد انقلاب نداشتیم. اما، اشرار و ضد انقلاب در آن منطقه از مرز به راحتی تردد میکنند چراکه مرز ما در منطقه کردستان و آذربایجان غربی علیرغم پیچیدگی شکل جغرافیایی زمین یک مرز قابل عبور است ولی موانع خاصی در آن برای تردد اشرار و ضد انقلاب وجود ندارد. بنابراین، ضد انقلاب و اشرار در مناطقی که حضور داشتند، آزار و اذیت، فعالیتهای حزبی و درگیری ایجاد میکردند؛ سردار کاظمی وارد منطقه شد.
سردار کاظمی با تدبیر، صلابت، اقتدار و شجاعت وارد شمالغرب شد/ هوشیاری و هوشمندی در فرماندهی ویژگی حاج احمد
فارس: کدام ویژگی سردار احمد کاظمی موجب انتخاب وی به عنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) شد؟
سردار رجبی: سردار کاظمی با ابهت، اقتدار، تجربه جنگ منظم و پشتیبانی خوب ستادکل سپاه پاسداران و نیروی زمینی سپاه وارد قرارگاه حمزه شد که دارابودن ویژگیهای خود شهید کاظمی به همراه حمایتهای مجموعه سپاه و نیروی زمینی سپاه یک نقطه قوت برای او محسوب میشد.
باید گفت سردار کاظمی به عنوان یک فرمانده با تدبیر، صلابت، اقتدار و شجاعت وارد منطقه شد و با قدرت مدیریت بالای خود میتواند همه نیروهای حاضر و برخی از نیروهای اعزامی به آن منطقه را اداره کند. البته همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم وی با جغرافیای طبیعی و انسانی تا حدودی ناآشنا بود.
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد این است که کار برای اینکه سردار کاظمی بخواهد با شرایط منطقه آشنا شود متوقف نمیشود بلکه او باید ضمن کار و اجرای ماموریت این آشنایی را به دست بیاورد. به اعتقاد بنده یکی از برجستگیها و خصوصیات بارز سردار کاظمی هوشیاری و هوشمندی وی بود.
حاج احمد کاظمی هیچگاه اجازه رهاشدگی، ضعف و سستی کار را نداد بلکه توانست هنگام پیشبرد کارها با ویژگیها و خصوصیات منطقه تحت فرماندهی خود در قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) آشنایی بیشتری پیدا کرد. روند این آشنایی به گونهای بود که هر میزان پیش میرفتیم آشنایی وی با منطقه بیشتر میشد و همزمان با این روند شاهد افزایش توفیقات خود نیز بودیم.
ما که نیروهای قرارگاه حمزه بودیم وقتی نظرات شهید کاظمی و دوستان وی را مشاهده میکردیم شاهد بودیم که این نگاه نسبت به روزهای اول تا چه میزان واقعیتر شده و منطبق بر واقعیتهای منطقه ماموریت است. اهمیت این روند به گونهای است این واقعبینی را در انجام ماموریت با موفقیت روبرو میکند و باعث موفقیت دوچندان ما در مأموریتهای محوله میشود.
قاطعیت و دوراندیشی در اجرای ماموریتها؛ دو ویژگی خاص شهید کاظمی
فارس: شما چندین سال با سردار کاظمی همرزم بودید و شاهد فرماندهی منطقه ماموریتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) در استانهای آذربایجان غربی و کردستان بودید، کدام ویژگیهای او برای شما بیشتر ظهور و بروز داشت؟
سردار رجبی: شهید کاظمی ویژگیها و خصایص بسیاری داشت اما اینجا به دو ویژگی وی اشاره میکنم. نخستین ویژگی شهید کاظمی، قاطعیت در انجام ماموریت ها و کارها بود. او وقتی به مرحلهای میرسید که از همه مشورت میگرفت و از طریق آن به تصمیم میرسید آن را قاطعانه اجرا میکرد.
آنچه در این میان اهمیت دارد این است که سردار کاظمی برای اجرای یک ماموریت مدت تعیین میکرد و ویژگی خوبی هم که داشت این بود که چگونگی اجرای آن را پیگیری و اندازهگیری میکرد که چه میزان پیشرفت داشته است؛ ویژگی که معمولاً امروزه در بسیاری از نقاط وجود ندارد و با وجود صدور دستورات مختلف اجرای آنهادستورات صادر میشود اما آن را پیگیری نمیکنند.
دومین ویژگی سردار کاظمی این است که او بسیار دوراندیش بود و همه امورات را طبقهبندی میکرد. او نسبت به آینده این دوراندیشی را داشت که اگر کاری را اکنون انجام بدهیم چه نتیجهای دارد و اگر این کار در مدت دورتری انجام شود چه نتایج خوبی خواهد داشت که حکایت از دور اندیشی، صبر و آستانه تحمل بسیار بالای او بود.
ماجرای تسلیمنامه حزب منحله کردستان خطاب به شهید احمد کاظمی
فارس: شما به ویژگی صبر و آستانه تحمل شهید کاظمی اشاره کردید، آیا میتوانید مصداق عینی صبر سردار کاظمی را بیان کنید؟
سردار رجبی: ما در سال ۱۳۷۵ برای اجرای یک ماموریت برونمرزی با تعداد بسیاری از تجهیزات، تسلیحات، خودرو، امکانات و جنگافزار وارد خاک کردستان عراق شدیم. اجرای این کار مستلزم برنامهریزی، هماهنگی و کارهای بسیاری بود تا یک ستون بسیار بزرگ تجهیزات از سوی مریوان، پنجوین، سیدصادق، اربط و سلیمانیه وارد این منطقه شوند. هدف این حضور و عملیات به تسلیم کشاندن حزب منحله کردستان بود.
تعدادی نیرو هم از سایر جبههها و معابر از جمله سردشت وارد این منطقه شدند البته چند روز قبل از عملیات فعالیتهای شناسایی، اطلاعاتی، استقرار سلاحهای سنگین و توپخانه در منطقه انجام شده بود. ما همه کارها و امور مربوط به استقرار را قبلتر انجام داده بودیم چراکه این کار در موارد بسیار زیادی نیاز به همکاری و هماهنگی داشت.
فارغ از چگونگی انجام مراحل مختلف عملیات مذکور، نتیجه این عملیات موفق این بود که پس از پایان آن یک اتفاق تاریخی رخ داد؛ حزب منحله کردستان کتباً نوشتند که پس از این موقع حضور مسلحانه در ایران نخواهند داشت و وارد ایران نخواهیم شد یعنی اسلحه به دست نمیگیریم، شرارت انجام نمیدهیم و مانع توسعه نخواهیم شد. این کار در نوع خود یک موفقیت بزرگ به حساب میآید؛ البته نه اینکه عملیات انجام نشده و تسلیم شده باشند بلکه عملیات با قدرت انجام شد و هنگامی که با دست قدرت نیروی زمینی سپاه مواجه شدند، تسلیم شده و این مکتوبه تاریخی را نوشتند و به ما دادند.
نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم اینجا است که به اشارههای شهید کاظمی اشاره دارد. ما پس از این عملیات وقتی قرار بود به مقر خود بازگردیم چون مسیر منطقه که در آن حضور داشتیم از سوی منطقه کویسنجق و هیبتسلطان بود باید مسیر بسیاری را طی میکردیم تا به مریوان می رسیدیم. به همین دلیل، تدبیر اینگونه شد که از همان مسیر میانی از طریق سردشت و پیرانشهر وارد کشور شویم.
ستون ما ستون بسیار بزرگی بود و دارای امکانات بسیار، مهمات و جنگافزارهای زیادی بودیم. چراکه ما بخش کمی از مهمات خود را در آن عملیات موفق مصرف کرده و مابقی را با خود به مقرمان بازگردانیم. ما آمدیم در نقطهای که منطقه تحت تسلط بارزانیها بود و ما از منطقه تحت تسلط طالبانیها به منطقه بارزانیها وارد شده بودیم. پس از ورود به منطقه بارزانیها شاهد بودیم که آنها در این منطقه دو، سه پیرمرد مسلح را قرار داده بودند و آنها جاده را گرفته بودند و مانع از تردد ستون ما شدند. این افراد به سایر دوستان خود خبر دادند که ما در این منطقه هستیم و به مرور بر تعداد آنها در این منطقه زیاد شد و قضیه بسیار حساس شد.
نیروهای مسلح آنها هم آمده بودند؛ به آنها برخورده بود و ناراحت بودند، هم از این که کاری که جمهوری اسلامی به ویژه سپاه انجام داده بود و با اقتدار و با امتیاز برمیگشت، هم اینکه نیروهای ما در منطقه عملیات به آنها اعتنایی نکرده و آنها را حساب نکرده بودند. البته ممکن است عقدههای دیگری هم داشتند که ناراحتی آنها را افزایش داده بود. البته آنها علایق دیگری هم دارند که به این موارد نمیپردازیم و خوشایند ما نیست.
ما در این مقطع کنار سردار کاظمی بودیم و فکر میکردیم که چه اتفاقی رخ میدهد و در خلال مباحث و گفتوگوها فکر میکردیم که چه اتفاقی رخ میدهد، چون در آنجا جمعی از آدمهای بیمنطق و مسلح در مقابل ما حضور داشتند که ممکن بود با یک تیراندازی کوچک یک اتفاق بزرگ را برای ما پیش بیاورند و به ستون و مهمات ما آسیب وارد کنند. البته چند نفر از دوستان هم که در آنجا حضور داشتند مانند شهید شاهمرادی که فرمانده ما بود و مسئولیت اطلاعات منطقه را برعهده داشت به اتفاق ۲ – ۳ نفر دیگر برای هماهنگی با مسئولان بارزانی نزد آنها رفته بودند.
نهایتاً؛ سردار کاظمی با حضور بر روی یکی از خودروهای ستون ما خطاب به بارزانیها گفت:«عیبی ندارد، ما این بیحرمتی شما را از یاد نمیبریم و بیپاسخ هم نخواهیم گذاشت. ما از مسیر طبیعی خود به مقرمان باز میگردیم اما یادتان باشد که من در جواب این حرکت شما اقدام متقابل را انجام خواهم داد.». او بسیار با قاطعیت، شجاعت و جسارت خطابه کوتاه و رجز بسیار مقتدرانه ای را برای آنها خواند و بعدها به قول خود عمل کرد.
یکی از ویژگیهای دیگر سردار کاظمی آستانه تحمل بالای او بود. به طور مثال درباره این عملیات، او التماس نکرد و هیچ کار اضافی که موجب خسارت برای ما میشد، انجام نداد. البته سردار کاظمی بسیار دوراندیش بود و فکر میکرد اگر اتفاق بسیار حساسی در اینجا انجام شود چه اتفاقی ممکن است برای ما رخ بدهد. اهمیت اتخاذ تدابیر صحیح از سوی سردار کاظمی به حدی اهمیت دارد که اگر نبود این تدابیر، ممکن بود که عملیات موفق علیه حزب منحله کردستان به یک عملیات ناموفق تبدیل شود.
تسلط او نسبت به منطقه قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) در استانهای آذربایجان غربی و کردستان در سالهای پایانی مأموریتش به نحوی بود که بسیار جامع و کامل به همه جوانب موضوع در منطقه نامنظم نگاه میکرد. نگاه شهید کاظمی به این گونه بود که فقط جنبه نظامی کار برایش ملاک نبود و به موضوعات دیگری مانند مردمیاری، امورات فرهنگی و مطالبه از بخشهای دیگر دولتی که از رسالت های سپاه و پاسداری ما است، ورود کرده بود.
سردار کاظمی در یک نگاه جامع الاطراف شده بود و فرماندهی را در منطقه به نحوی به پایان رساند که یک مرحله قابل قبول و پیروزمندانه را به مراحل قبل اضافه کرد.
سردار کاظمی میگفت باید بیشترین استفاده از نیروهای مردمی و بومی آن منطقه انجام شود
فارس: نگاه سردار کاظمی به مردم کردستان چگونه بود؟ حاج احمد چگونه میان مردم و ضد انقلاب مرزبندی میکردند؟
سردار رجبی: ما در سالهایی که با ضد انقلاب درگیر بودیم حضرت امام(ره) یک فرمان را صادر کردند که کوتاه ولی بسیار راهبردی بود. ایشان فرمودند: «صف مردم را از ضد انقلاب جدا کنید.» این نکتهای بود که همه مخصوصاً شهید کاظمی به آن توجه داشتند.
مصداق عینی و بارز عمل به این نکته از سوی سردار کاظمی را مشاهده کردیم. حاج احمد بلافاصله پس از ورود به منطقه تاکید کرد که بیشترین استفاده از نیروهای مردمی و بومی آن منطقه انجام شود. این راهبرد در ادامه راهبرد استفاده از نیروهای بومی منطقه بود که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان پیشمرگان کرد مسلمان فعالیت داشتند و در سالهای بعدی در قالب پاسدار رسمی بسیج بومی انجام شد. اکنون هم این موضوع در اوج است و به شکل فوق العاده انجام میشود.
سردار کاظمی در آن زمان به این راهبرد اعتقاد داشت و بر مبنای اعتقاد خود میگفت نیروهای بومی را جذب کنید. او هنگامی که از منطقه بازدید و سرکشی میکرد اعتقاد داشت در میان نیروهای بومی افرادی هستند که بسیار قابل هستند و جسارت فرماندهی را دارندو به همین دلیل، توصیه میکرد که از آنها در مناصب فرماندهی استفاده شود. ما فرماندهان بسیاری در گردانهای بومی داشتیم که در زمان شهید کاظمی هم فعالیت داشتند و ایشان هم فعالیت آنها را تایید میکردند.
سردار کاظمی هم به مردم و نیازهای مردم و هم به خدماتی که باید به مردم داده شود، توجه داشتند و تاکید می
فارس: لحظهای که شما خبر شهادت سردار کاظمی و یارانش را شنیدید چه حالتی پیدا کردید؟ آیا این خبر برای شما باور کردنی بود؟
سردار رجبی: اصلاً باور نمیکردیم که این اتفاق رخ داده باشد چون من هم قرار بود با سردار کاظمی و سایر همرزمانم به ارومیه سفر کنیم که به دلایلی قسمت نشد. هنگامی که از ارومیه به من خبر دادند که هواپیمای حاج احمد در منطقه جاده امامزاده مابین تبریز و ارومیه سقوط کرده است عصر همان روز سریعاً به تبریز رفتم و از آنجام وارد منطقه شدم.
در پایان یاد شهید حاج احمد کاظمی و سایر همرزمانم را گرامی میدارم و برای آنان طلب علو درجات دارم.
https://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/14011019000726_Test_PhotoN.jpg375745کمیلhttps://shahidkazemi.ir/wp-content/uploads/2020/03/Logo-shahidkazemi-226-156.pngکمیل2023-04-24 21:52:022023-04-24 21:52:03روایتی از عملیات ویژه سردار شهید احمد کاظمی در عمق اقلیم شمال عراق/ حزب منحله کردستان چگونه تسلیم شد؟