نوشته‌ها

گلستان شهدای اصفهان مزار شهید حاج احمد کاظمی ۱۹ دی ماه ۱۴۰۰

جانشین قرارگاه منطقه‌ای حضرت سیدالشهدا(ع) گفت: سردار شهید احمد کاظمی دارای هوش و ذکاوت خاص و از قدرت تشکیلاتی زیادی برخوردار بود و در تشکیل یگان‌های جنگ با هوشیاری عمل می‌کرد.

سردار اصغر عرب‌پور در گفت‌وگو با ایسنا درباره شخصیت شهید احمد کاظمی، اظهار کرد: سردار کاظمی جزء معدود فرماندهانی بودند که در دوران دفاع مقدس به شهادت نرسیدند و در طول جنگ تحمیلی، لشکر ۸ نجف اشرف را پایه‌گذاری و قبل از جنگ هم در کردستان خدمات زیادی به انقلاب اسلامی کردند.

وی افزود: سردار شهید احمد کاظمی دارای هوش و ذکاوت خاص و از قدرت تشکیلاتی زیادی برخوردار بود و در تشکیل یگان‌های جنگ با هوشیاری عمل می‌کرد و لشکر نجف اشرف را شکل دادند و در بیشتر عملیات‌های دفاع مقدس، لشکر نجف به فرماندهی سردار کاظمی نقش مهمی را ایفا کرد و در فتح خرمشهر نخستین کسی که وارد خرمشهر شد، شهید کاظمی بود و مکالمه بی‌سیمی ایشان را همه مردم در زمان فتح خرمشهر به یاد دارند.

جانشین قرارگاه منطقه‌ای حضرت سیدالشهدا(ع) در استان‌های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، گفت: بعد از جنگ سردار کاظمی همزمان با فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف، فرماندهی قرارگاه حمزه در شمال غرب را نیز بر عهده داشت. در آن زمان جاده‌های شمال غرب کشور امنیت نداشت و ضدانقلاب جاده‌ها را نا امن می‌کرد که سردار کاظمی با درایت، امنیت این جاده‌ها و خطوط مرزی را تأمین کردند و در تعقیب اشرار وارد عراق شدند و مقر «اشرف» متعلق به منافقین را مورد حمله قرار داد.

عرب‌پور تصریح کرد: بعد از اینکه امنیت در داخل کشور برقرار شد شهید کاظمی با تلاش‌هایی که انجام دادند سبب شدند مقر منافقین در عراق تعطیل شود. سپس به هوافضای سپاه پاسداران رفتند و در سال‌های پایانی قبل از شهادت فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران را بر عهده داشتند که سرانجام در سانحه هوایی به شهادت رسیدند.

وی خاطرنشان کرد: شهید احمد کاظمی فرماندهی جزءنگر و کل‌نگر بود و سفارش‌هایی که امروز رهبری به مسئولان دارند که به مردم مجاهدانه خدمت کنید سردار کاظمی این خصوصیت را داشت و همیشه در کنار مردم بود و نقش زیادی در آمادگی نیروهای مسلح و تجهیز این نیروها داشت.

سردار احمد کاظمی در ۱۹ دی سال ۱۳۸۴ در سانحه هوایی سقوط هواپیمای داسو فالکن ۲۰ در نزدیکی ارومیه به شهادت رسید

به گزارش سایت شهید کاظمی به نقل از اطلاع رسانی های انجام شده در فضای مجازی در ایام دومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همزمان با ۱۹ دی ماه سالروز شهادت سردار سرافراز شهید حاج احمد کاظمی نمایش عمومی فیلم سینمایی چند قطره آبان (حماسه ایثار و شهادت و مردم اصفهان در تشییع ۳۷۰ شهید در ۲۵ ابان ۶۱) و مراسم تقدیر از بازیگران و عوامل فیلم همراه با برنامه های متنوع فرهنگی برگزار می گردد.

زمان: یکشنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۰ بعد از نماز مغرب و عشاء

مکان: خیمه حسینی گلستان شهدا

از عموم مردم شهید پرور اصفهان دعوت می شود به همراه خانواده در این برنامه شرکت نمایند.

مراسم بزرگداشت شهدای عرفه در روز یکشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ در محل حسینیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها از ساعت ۱۸ الی ۲۰واقع در میدان سپاه توسط سپاه محمد رسول الله تهران برگزار می گردد.

شانزدهمین سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی، شهدای عرفه و یادبود شهادت حاج قاسم سلیمانی برگزار شد.

به گزارش اداره ارتباطات و امور بین الملل شهرداری نجف آباد همزمان با ایام سوگواری دخت نبی مکرم اسلام حضرت صدیقه کبری (س) شانزدهمین سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی و شهدای عرفه و یادبود شهادت حاج قاسم سلیمانی با سخنرانی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، سردار سرتیپ پاسدار دکتر غلامرضا جلالی در مسجد جامع نجف آباد برگزار شد.

 در این مراسم که با حضور مسئولین و اقشار مختلف مردم و خانواده شهدا برگزار شد هوشیار، مداح اهل بیت به مداحی پرداخت و سردار سرتیپ پاسدار دکتر غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور پیرامون نگاه راهبردی و وحدت و کثرت شهدا به ایراد سخن پرداخت.

 جلالی گفت وقتی ما از شهدا صحبت می‌کنیم راجع به یک رویکرد و تفکر و استراتژی واحد بحث می‌کنیم، وقتی از شهدا صحبت می کنیم از یک توان، یک قبیله، و یک قشر مردان فاطمی و علوی صحبت می‌کنیم.

 رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفت شهدا شناسنامه انقلاب اسلامی هستند و زندگی شهدا بخشی از افتخارات این مملکت است و نگاه ما به این موضوع یک نگاه تفکری است.
 دکتر جلالی افزود احمد کاظمی فاتح خرمشهر بود شاید در این موضوع قدر حاج احمد شناخته نشد،

 ایشان افزود حاج احمد مسئولیت قرارگاه حمزه را در راه مبارزه با ضد انقلاب به عهده داشت و او بود که غائله ضد انقلاب و ناامنی و بحران در شمال غرب را مختومه کرد و این افتخارات از آن احمد کاظمی است.

 وی افزود وقتی به شهدا نگاه می کنیم یک وحدت رویه می بینیم شهدا سربازان خمینی و خامنه ای هستند شهدای ما از قاسم تا احمد و غیره همه دارای یک ویژگی واحد هستند و همه از یک شجره طیبه هستند و در یک دانشگاه درس خوانده اند و دارای یک تفکر واحد و دارای یک رویکرد و استراتژی جهادی و انقلابی هستند.

برنامه پایانی این مراسم مداحی حاج مهدی منصوری بود که با نوای گرم خود عطر و بوی شهدا را در فضا منتشر کرد

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان پدافند غیرعامل، سردار غلامرضا جلالی روز شنبه ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ در مراسم بزرگداشت شانزدهمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی و همرزمانش و یادبود شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی در مسجد جامع نجف‌آباد اصفهان، گرامیداشت یاد و خاطره شهدا را گرامیداشت یک تفکر و رویکرد دانست و گفت: شهدای ما در تاریخ ماندنی شدند به این دلیل که در مسیر یک تفکر الهی گام برداشتند و آن مسیر فاطمی، حسینی و علوی است.

رییس سازمان پدافند غیرعامل در ادامه شهدا را شناسنامه انقلاب اسلامی خواند و افزود: ملت ایران شهادت را افتخار خود می‌داند و همین شهدا پایه‌های قدرت ملی کشور را شکل داده‌اند.

وی با بیان اینکه نقش و جانفشانی‌های شهید احمد کاظمی در فتح خرمشهر کمتر مورد توجه بوده است، گفت: این ویژگی خاص شهدا و سرداران بزرگ ماست که فتوحات آنها در گمنامی است.

رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به نقش و خدمات شهید احمد کاظمی در مناطق غرب و شمال غرب کشور گفت: شهید احمد کاظمی پرونده ناامنی را در شمال غرب کشور مختومه کرد.

دی ماه با عطر حاج احمد و حاج قاسم

حدود نیم ساعت منتظر ماندیم. از من سوالاتی پرسید که در دفتر چکار ‌کنم. پاسخ دادم. تشویق کرد و گفت اگر خاطرات آقامحسن در موضوعات مختلف مکتوب شود خیلی مهم است، بفرموده حضرت آقا، زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. یک لحظه به خودم گفتم: خود حاج ق.س هم امروز برای همین شخصا آمده است؛ زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست…!

بالاخره آقامحسن از اتاق بغلی آمد. شهید حاج حسین همدانی هم پشت سرش. معلوم شد جلسه با او بوده. آقامحسن و حاج ق.س روبرو شدند، آقامحسن بغل باز کرد، همدیگر را در آغوش گرفتند. حاج قاسم ادب کرد، خم شد، آقامحسن سریع دست خود را عقب کشید. حاج قاسم کتف آقامحسن را بوسید و آقامحسن پیشانی حاج قاسم را. بعدش شهید همدانی و شهید ق.س روبوسی کردند. دقیقا مثل تابلوهای نقاشی شهدا.

حاج ق.س گزارش مختصری داد که چه افرادی مصاحبه کرده اند. بعدش توضیح داد که کدام بخشها و زوایا گفته نشده و پیشنهاد داد که آقامحسن چه محورهایی را بگوید بهتر است.

حاج ق.س رفت پشت دوربین. روی زمین نشست. تکیه داد به دیوار. روی صندلی ننشست. پای راست را تا کرده بود توی سینه. یک تسبیح هم دستش بود. گاهی زل می‌زد توی چشم آقامحسن، گاهی نگاهش را می‌دوخت به زمین.

دوربین آماده ضبط بود. میکروفن بوم و میکروفن یقه را تنظیم‌ کردند. حاج ق.س حالش منقلب شد. آقامحسن چشمش افتاد به حاج ق.س، او هم گریه اش گرفت.

پیش خودم گفتم حاج ق.س شاید برای همین آمده است؛ با آن همه مشغله در ماه‌های پرالتهابی که صحبت از حمله آمریکا بود و آماده باش‌های مکرر. برای صفای روح خودش آمده؛ برای شنیدن روضه الشهدا؛ روضه‌ی حاج احمد…
روضه در سکوت شروع شد. گریه کردند… نمی دانم این صحنه ها ضبط شده یا نه.

اشکها را پاک کردند و ضبط شروع شد. یک دفعه توی ذهنم تصور کردم دوران جنگ است و حاج ق.س گوشه‌ی سنگر فرماندهی نشسته است. معروف است که آقامحسن هم‌سطح مخاطبش صحبت می‌کند. دوباره به خودم‌ گفتم شاید حاج ق.س آمده که هم روضه بشنود هم سطح خاطره گویی را تضمین کند و سطح را آسمانی کند. هرچه باشد مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. دی ماه بود؛ ولی سقف آسمان اتاق بهاری شد. آقامحسن و حاج ق.س دو سه بار ضبط را متوقف کردند؛ شانه‌های مردان جنگ نباید پیش چشم دوربین بلرزد؛ ولی چاره‌ای نبود؛ روضه‌ی حاج احمد بود.

آن خاطره، دی ماه بود. حالا هم دی ماه است. دیماه که می‌شود عطر شهادت حاج احمد در فضا می‌پیچد. حالا عطر شهادت حاج ق.س هم به دیماه اضافه شده است. حالا حاج احمد رفته… حاج ق.س رفته… حاج حسین همدانی رفته… باور نمی‌کنم که قرار است قامتش و لبخندش در یک قاب عکس بگنجد و آن قاب روی دیوار کنار بچه‌ها (بقول خودش) بنشیند.‌ دیوار چه تحملی دارد!؟ اتاق چه تحملی دارد!؟ مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد!؛ ولی امان از اتاق، امان از دیوار، امان از قاب عکسهای روی دیوار. چه کسی خاطرات حاج ق.س را به سان روضه خواهد گریست؟


به نقل از انتشارات شهید کاظمی

پیشواز تمنای شهادت با صدای شهید کاظمی

از خدا می خوام به حق حضرت فاطمه زهرا و به حق این مکان مقدس که متبرک به نام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

من دوست داشتم تو نیروی هوایی شهید بشم ولی در نیروی زمینی دوران شهادت ما فرا برسه

و از خدا فقط همینو میخوام که اگر که کاری کردم رزمنده ای بودم اگرم گناهکار هستم بخاطر دوستان شهیدم خدا مرا ببخشه و ما شرمنده نشیم و سرافکنده نباشیم

نمی خوام به غیر از شهادت در اون دنیا وارد بشیم

پیشواز تمنای شهادت
تمنا۳۹۲۹۴ کد همراه اول۴۴۱۷۴۳۷ کد ایرانسل۴۰۰۸۶۱۹ کد رایتل

من، حاج قاسم و حاج احمد خیلی به هم نزدیک بودیم. وقتی حادثه‌ی شهادت شهید کاظمی اتفاق افتاد، آن روز شهید سلیمانی کرمانشاه بود و بنا بود هواپیمایی که شهید کاظمی را به ارومیه برد بعد از ارومیه برگردد و آقای سلیمانی را از کرمانشاه به تهران ببرد. آن روز صبح من در شهرداری با وزیر خارجه‌ی ونزوئلا جلسه داشتم. وسط صحبت بود که یک مرتبه یکی از دوستان همراه یک یادداشت به من داد که آقای سلیمانی پشت خط است و می‌گوید حتماً کارت دارم. من گفتم ما وسط صحبتیم و شما به ایشان بگو جلسه تمام شد، یک ربع دیگر حتماً تماس می‌گیرم. یکی دو دقیقه نگذشت که دو مرتبه دوست ما آمد و به من گفت آقای سلیمانی گفته که هر کجا هستی پای تلفن بیا. خلاصه من رفتم پای تلفن که یک مرتبه بلندبلند شروع به گریه‌کردن کرد. هرچه گفتم حاج قاسم آخر چه اتفاقی افتاده، چرا داری گریه می‌کنی، بگو ببینیم، ولی مرتب گریه می‌کرد. در آخر گفت که حاج احمد به شهادت رسیده و این اتفاق در ارومیه افتاده است، من الان در کرمانشاه هستم و شما هر کاری داری رها کن برو منزل که خانواده‌ی ایشان از جای دیگر مطلع نشوند و من هم دارم می‌آیم.

می‌خواهم وفاداری ایشان نسبت به همه مخصوصاً به شهید کاظمی را بگویم. این‌قدر شهادت شهید کاظمی روی ایشان اثر گذاشت که حاج قاسم به من گفت که بیا برویم بیت و عبایی که حضرت آقا با آن نماز شب می‌خواندند را از ایشان بگیریم. عبا و انگشتر را از آقا گرفتیم و به اصفهان بردیم و هر دو شهید کاظمی را دفن کردیم و بعد از دو سه روز هم برگشتیم. بعداً یکی از نزدیکان آقا برای من و حاج قاسم تعریف کرد و گفت که آقا فرمودند به این‌ها می‌گویند رفیق.