در ستاد لشكر ۸ نجف اشرف هر سال دهه‌ي محرم مراسم داشتند. چند تا از همسايه‌ها مسيحي بودند. چند روز مانده به مراسم، حاجي دو، سه نفر از مسئولان لشکر را مي‌فرستاد تا با احترام از همه‌ي همسايه‌ها اجازه برگزاري مراسم را بگيرند. مي‌گفت سروصداي عزاداري بلند است و ترافيک و شلوغي ممكن است باعث آزار همسايه‌ها شود. آن‌ها حق همسايگي گردن ما را دارند. بايد با رضايت کامل آن‌ها باشد.

 موقع توزيع غذا نيز سهم همسايه‌ها را جدا مي‌کرد و مي‌فرستاد در خانه‌هايشان. بعد از شام غريبان هم با تشکر و حلاليت از همسايه‌ها، مراسم تمام مي‌شد.

3 پاسخ
  1. بیدار
    بیدار گفته:

    هر سال محرم فکری که خیلی خیلی دلم را می لرزاند این است که…
    حاج احمد برات شهادتش را توی همین شبها گرفته…
    به خودم می گویم بسم الله…
    کاش آخر محرم امسال مثل سالهای پیش حسرت به دل نمانده باشم…
    خیلی التماس دعا

    پاسخ

تعقیب

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.