از مهم‏ترين مشکلات موجود در منطقه والفجر 8، پس از فروکش کردن پاتک‏هاي مداوم و سنگين دشمن، وضعيت نامناسب، شکننده و پيچيده خط پدافندي بود. به گونه‏اي که هر لحظه امکان شکسته شدن خط وجود داشت، همانطور که در چند حمله چنين شده بود.

از سوي ديگر، به دليل نزديکي خط خودي و دشمن، به ويژه در منطقه کارخانه نمک و عدم امکان به کارگيري دستگاه‏هاي مهندسي، تحکيم خطوط ميسر نبود و شرايط موجود هم با زحمات طاقت فرساي رزمندگان و با بيل و کلنگ و با استفاده از گوني‏هاي خاک فراهم  شده بود که آن هم دوام و استحکامي نداشت و با اجراي آتش دشمن در دو سه روز از بين مي‏رفت، به طوري که نيروهاي پدافند کننده هميشه در حال ترميم خطوط خود بودند. علاوه بر اين، چنين وضعيتي آسيب‏ها و تلفات بسياري را بر نيروهاي پدافند کننده وارد مي‏کرد. به عنوان نمونه، احمد کاظمي فرمانده لشکر 8 نجف در تشريح وضعيت خط اين لشکر، به فرمانده نيروي زميني سپاه گفت:

«اين گوشه (محل تقاطع خط و جاده استراتژيک) هر سه روز يک بار ور مي‏افتد (نابود مي‏شود)، از خاکريز و سنگر (گرفته تا) فرمانده و بي سيم‏چي و ديده‏باني، همه‏اش از بين مي‏رود، دوباره درست مي‏کنيم. (دشمن) با موشک و خمپاره مي‏زند…، اصلا اينجا نمي‏شود ايستاد.» [1] .

لذا، ضرورت رفع اين مسائل، رفع مشکلات تردد از عقبه به خطوط پدافندي و تدارک رساني به رزمندگان و همچنين و لزوم دست يابي به خط پدافندي مستحکم و خدشه ناپذير، در سر لوحه طراحي عملياتي در اين منطقه قرار گرفت.

تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق ، ج 3 ،ترميم و تثبيت خط پدافندي ، ص 202 و 203

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.