نوشته‌ها

می‌خواستم فاتح خرمشهر بنامم، دیدم کم است، می‌خواستم بنیانگذار صنعت موشکی بنامم، حق مطلب ادا نمی‌شد، گفتم بگویم ژنرالی که سه مدال از فرمانده اش ”فرمانده کل قوا“ گرفته است، بازهم تمام احمد نبود، نوشتم کسی که کردستان را از نیرو‌های ضدانقلاب پاکسازی کرد و امنیت را به ارمغان آورده، برایش کوچک بود، بهتر دیدم او را به زبان همسنگر شهیدش سردار سلیمانی احمد بنامم:
” احمد ما و من، احمد همه ایران و همه اسلام و تشیع“
سردار احمد کاظمی در یک کلام سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و پس از حدود نیم قرن زندگی پرثمر در ۱۹ دیماه سال ۱۳۸۴ و همزمان با روز عرفه در اثر سانحه هوایی به شهادت رسید. نیم قرنی که به اندازه تلاش چند نفر در چند قرن به مردم ایران بلکه مردم مظلوم و ستمدیده جهان خدمت کرد.
دوران جوانی ایشان هم‌زمان با اوج مبارزات ملت ایران علیه رژیم پهلوی بود.. مدتی ساواک او را به زندان انداخت. پس از پیروزی انقلاب، برای فراگیری آموزش‌های چریکی و مقابله با اشغالگران قدس به لبنان رفت و پس از بازگشت در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران در آمد. سال ۱۳۵۹ در بیست و سومین بهار زندگی خود، حدود هفت ماه با جدیت در عملیات‌های پاکسازی کرمانشاه و کردستان از دشمنان داخلی شرکت کرد و در یکی از این عملیات‌ها در دیواندره از ناحیه پا مجروح شد.
شهید احمد کاظمی نقش سرنوشت سازی در دوران دفاع مقدس داشت. او فاتح خرمشهر بود، یکی از بهترین طراحان عملیات و ناجی عملیات‌های جنگ بود. نقش سازنده اش در فرماندهی کربلای ۴، کربلای ۵، فتح المبین، بیت المقدس، بدر، والفجر ۴، رمضان و شکست حصر آبادان فراموش نشدنی است. او یکی از فرماندهان محبوب رزمندگان در جنگ بود که حاج قاسم او را ناجی عملیات‌های دفاع مقدس معرفی می‌کند، زیرا حضور غافلگیرانه او در بزنگاه‌های عملیات گاهی سرنوشت آن مقطع را تغییر می‌داد.
دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان،
شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف،
یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)،
هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) و قرارگاه رمضان
و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت
از فرماندهان شجاع، پر انرژی، مدیر و خلاق بود و به همین علت حکم مسوولیت‌های زیادی را از دست مبارک مقام معظم رهبری دریافت کرد. ‬مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه او نصب کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در مورد لشکر ۸ نجف و نقش شهید احمد کاظمی در تشکیل این لشکر می‌فرماید:

این لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکر‌های قَدَر در میدان‌های دفاع هشت ساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود.
بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از]آن‌جا بازدید کردم؛ چیز‌هایی در آن‌جا دیدم که در کمتر لشکری آدم می‌توانست آن‌ها را مشاهده کند: آمادگی‌ها از یک‌سو، روحیه
خیلی بالا از یک‌سو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده می‌کرد.

وی در شکل‌گیری نیروی زمینی سپاه به عنوان معاون عملیاتی نیروی زمینی سپاه خدمات شایانی داشت. سردار کاظمی همچنین در سال ‪ ۱۳۷۲‬ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد. مقام معظم رهبری در همان دوران مسوولیت سردار کاظمی در استان اذربایجان غربی و کردستان حضور پیدا کردند و از برقراری امنیت منطقه از سوی سردار کاظمی تقدیر به عمل آورد. در سال ‪ ۱۳۷۹‬حکم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیروی هوایی را از نظر سازمان، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از توانمندی موشکی کشور حیرت زده بودند. ‬‬‬‬
وی پس از ‪ ۵‬سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه، در سال ‪ ۱۳۸۴‬حکم فرماندهی نیروی زمینی سپاه را از مقام معظم کل قوا دریافت کرد. سردار شهید کاظمی محور عمده فعالیت‌های نیروی زمینی را تقویت و ارتقای یگان‌های صفی نیروی زمینی سپاه اعلام کرد و در این زمینه، خدمات ارزنده‌ای را ارایه داد.
از رهبر انقلاب اسلامی درخواست دعای شهادت کرده بود و احمد ما بی قرار ملحق شدن به همسنگرانش شهیدش باکری، خرازی و همت بود، دیری نپایید که دعای رهبر انقلاب مستجاب شد و احمد ما در ۱۹ دی آسمانی شد.

شهید کاظمی می‌گوید:‌
اول خودتان را آماده کنید. خودتان را آماده بکنید یعنی چی؟ یعنی یک شهید همت باشید. یعنی یک شهید خرازی باشید. دلتان را گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید. این پیچ و خم دنیا انسان را به باتلاق
می‌برد و گرفتار می‌کند. از آن هم نمی‌شود نجات پیدا کرد. دلتان را شاد کنید به رحمت الهی. دلتان را باز کنید و امیدوار کنید به رحمت خدا…
اوایل دهه هشتاد در سفر به روسیه با شهید طهرانی مقدم مورد بی توجهی روس‌ها قرار می‌گیرند و شهید کاظمی به شهید مقدم می‌گوید ما باید (موشکی) را بسازیم، در نیروی هوایی سپاه
هم باید بسازیم و ساختند و اردیبهشت ۸۴ هم تست کردند. شهید حسن طهرانی مقدم پدر موشکی می‌گوید شهید احمد کاظمی بنیانگذار موشکی سپاه بود، ولی با شهادت وی کار به پایان نرسید و بعد از شهادتش انتظار شهید کاظمی به سر آمد و ما هیچ مرزی برای بُرد موشک نداریم…

شهید طهرانی مقدم درباره اش می‌گوید:
شهید احمد هم استراتژیکی بود هم تاکتیکی، امکان ندارد شما کسی را پیدا کنید تا جامع هر دو باشد، هم تئوریسین بودو نظریه پرداز و هم کاربردی چیزی که در مدیرانمان سراغ نداریم.

سردار شکارچی سخنگوی ارشد نیرو‌های مسلح می‌گوید:
شهید کاظمی فردی شاخص و مؤثر در دروان دفاع مقدس بود. فتح خرمشهر با صدای گرم او از بیسیم‌ها شنیده شد. زمانی که فرماندهان ارشد بعث عراق صدای او را می‌شنیدند، از مقابله با
رزمنده‌ها ناامید می‌شدند و وحشت تمام وجود آن‌ها را فرامی‌گرفت. احمد کاظمی فتح‌آفرین و فجرآفرین بود. او دوران مبارزات خود را پیش از انقلاب آغاز کرده بود؛ و نامه سردار سلیمانی برای احمد کاظمی

بسمه تعالی
دوستی در حماء از من خواست که در مورد لشکر نجف که امروز در نبرد سوریه مشغول فداکاری است چیزی بنویسم. خواستم خواسته این برادر مجاهد را با کلامی ناقص و غیرکافی در حق این لشکر فداکار اداء کرده باشم.
وقتی نام لشکر نجف را می‌شنوم قامتی بسیار زیبا و رعنای عرشی که بوی بهشت از آن همیشه استشمام می‌شد، که قامت مردانه اش همچون کوهی پناهگاه سختی‌ها و دشواری‌ها بود، مردی که نجف آباد با همه بزرگانش مفتخر به نام و یاد اوست.
احمد عزیز، احمدی که وقتی در جلسه‌ای بود اطمینان در آن حاکم و غیابش نقصی بزرگ در قرار داشت. مردی که مشارکتش در نبردی موجب استحکام عمل و تضمین پیروزی بود، مجاهد بزرگی که فاتح خرمشهر بود. مردی که رقابیه را درنوردید. مردی که بار‌ها با حکمت و شجاعتش دشمن را به تحقیر انداخت.
ردپای او در بیست هزار کیلومتر مناطق اشغالی توسط دشمن بعثی مشهور است. نور بجامانده، تابش مستمری که امروز میلیون‌ها نفر راهی آن می‌شوند و این دلیل آنرا قافله راهیان نور نامیده اند.
احمدی که شادی و خنده اش، غم و غصه اش، اندوه و فرحش زیبا و دوست داشتنی بود. مجاهدی که ایران در نقص عدم وجود و حضورش در غم است.
احمد ما و من، احمد همه ایران و همه اسلام و تشیع. آری نجف را چنین موسسی بود که پیوسته در هر بیانی خدارا، خدارا، خدارا متذکر می‌شد. برادران در نجف، نجفی باشید. آنچنان که موسس و پایه گذار این بنای ارزشمند بود و در درون آن هزاران هزار جوان متدین و مجاهد را پرورش داد. لشکری که دشمن را به وحشت می‌انداخت و لرزه بر اندامش حاکم می‌کرد. لشکری که همه بن بست‌های جنگ با وجود فرمانده لایقش پیوسته برطرف می‌شد. لشکری که دیگر سازمان‌های رزم آرزوی همراهی او را داشتند.
نجفی که حوزه علمیه متحرکی بود و هزاران مدافع دین را در خود جای داده بود.
یاد آن نجف و یاد فرمانده بزرگوار شهیدش بخیر و امیدوارم این یادگار برادر شهیدم حاج احمد، احمد آشنای همه مجاهدان، پیوسته روح احمدی بر آن حاکم باشد.

سوریه، شهر حماء
مورخه ۱۳۹۶/۱/۶
شاگرد و هم رزم احمد-قاسم

مراسم اولین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و یاران‌شان صبح جمعه، ۱۲ دی، با حضور آیت الله ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه و جمعی از مسئولان لشکری و کشوری و خانواده شهدا در دانشگاه تهران برگزار شد.


سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد محوری بودن نقش احمد کاظمی در عملیات های مهم جنگ در خاطرات خود اینگونه بیان می کند:

ما در ۱۰ عملیات بزرگ جنگ، یعنی عملیات«ثامن الائمه»، «طریق القدس»، «فتح المبین»، «بیت المقدس»، «بدر»،‌ «خبیر»، «والفجر۸»، «کربلای ۵»، «الفجر۱۰»، در هر ده عملیات بزرگ جنگ، شش عملیات ناجی محورش احمد بود. در ثامن الائمه ایستاد تا دشمن آبادان را نگرفت.  برای شکست محاصره آبادان، احمد و حسین دو محور اصلی و اساسی بودند. در عملیات بیت المقدس در شب نوزدهم یا هجدهم، وقتی همه خسته شده بودیم، همه وسواس داشتند که عملیات برای دو هفته به تأخیر بیفتند، آنجا حسن باقری صحبت کرد، گفت ما قول داده ایم. گفتیم خرمشهر در محاصره است، چطور می توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما ۴۰ روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس را شروع کرده بودیم. دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند. هر کدام با ۵ گردان، یعنی ۳ هزار نفر در مقابل ۲۰ هزار نفر دشمن، لشکرهای احمد و حسین بودند. در عملیات خیبر همه دستاوردها منحصر به آن چیزی شد که احمد مهیا کرد. یعنی جزایر. در بدر مثل یک شهاب، جبهه را شکافت رفت داخل. من یادم نمی رود، وقتی آخر شب مهدی باکری شهید شده بود، همه رزمندگان، جبهه را تخلیه کرده و عقب نشینی کرده بودند، فقط ۱۰ نفر مانده بودند که اصرار می کردند با التماس، احمد را از منطقه بدر خارج کنند، نمی آمد. می گفت:«چرا جنگ ما این طور شد؟ به این صورت درآمد؟» کسی هر وقت یک عزیزی را از دست می دهد، یک سال، دو سال یا چهل روز به یادش هست، ازش اسم می برد. کمتر اتفاق می افتد یک مدت طولانی آدم درگیر کسی بشود که از دست می دهد. ۱۹ سال احمد[کاظمی]، حسین حسین می کرد به یاد شهید خرازی. هیچ جلسه ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، ‌جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت که او یاد باکری و خرازی و همت و این شهدا را نکند. هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان گریه نکند. پیوسته این ذکر«یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی» ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد.

منبع: سایت امیر نجف به نقل از جام نیوز

بازنشر تصویر دکتر قالیباف در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حاج احمد کاظمی

به بهانه انتخاب فرمانده و یادگار هشت سال دفاع مقدس، همرزم شهیدان کاظمی و سلیمانی به ریاست یازدهمین مجلس شورای اسلامی سایت شهید کاظمی، ضمن تبریک آرزوی توفیق خدمت برای این برادر عزیز را از خداوند متعال خواستاریم.

نگاه یاران شهیدشان بدرقه راهشان باد

با آرزوی روسفیدی به درگاه خداوند متعال و ملت شریف ایران

سردار سرلشکر شهید احمد کاظمی، در سال 1337 در نجف آباد اصفهان به دنیا چشم گشود. وی مدارج تحصیلی را یکی پس از دیگری طی کرد. با پیدایش نخستین جرقه های انقلاب اسلامی، احمد هم به صف مبارزین علیه دستگاه طاغوتی و رژیم ستمشاهی پرداخت. این غیور مرد اصفهانی در بیست و سومین سال زندگی اش یعنی در نخستین روز های سال 59 به کردستن رفت تا در با دلاوری هایش دشمنان داخلی انقلاب نوپای کشورمان را منکوب کند.

آری شهید احمد کاظمی از همان روزهای نخست جوانی اش خود را با حال و هوای مبارزه آشنا کرد و در جای جای جبهه ها که حضور داشت درخشید. از جمله با عهده دار بودن مسئولیت هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر 8 نجف، یکسال فرماندهی لشکر 14 امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه؛ دین خود را به نحو احسن به نظام و انقلاب ادا کرد و البته در تمام این مسئولیت ها سربلند و با به جای گذاشتن کارنامه ای درخشان از خود، فعالیت کرد.

شهید احمد کاظمی در طی سالهای نبرد حق علیه باطل خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از خود به یادگار گذاشت. حضور مستقیم این فرمانده در خط مقدم جبهه و ارتباط صمیمانه اش با اطرافیان و همراهان تا آنجا ادامه یافت که وی چندین بار از ناحیه پا، دست، و کمر بارها مجروح شد و یک بار نیز با قطع شدن انگشتش به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.

از دیگر افتخارات احمد کاظمی می توان به دریافت 3 مدال فتح از سوی فرماندهی کل قوا یعنی مقام معظم رهبری یاد کرد.

احمد کاظمی که علاقه وافری به تحصیل و کسب علم هم داشت در این جبهه هم پیشرفت خوبی داشت. وی دوره کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی شود.

شهید احمد کاظمی در آخرین سال حیات پر برکت اش، از سوی فرماندهی کل سپاه پاسداران به سمت فرمانده نیروی زمینی  به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافت.

*شهید احمد کاظمی در دفاع مقدس

‪ 18سال از عمر پر برکت احمد نگذشته بود که وی، بعد از تحصیلات دوره دبیرستان در صف مبارزین در جبهه‌های جنوب لبنان حضور پیدا یافت و مبارزه با استکبار و اشغالگران را آغاز نمود.

این شهید بزرگوار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ‌جزو اولین افرادی بود که به سپاه پاسداران پیوست.

شهید کاظمی‌، با شروع جنگ تحمیلی، با یک گروه پنجاه نفره در جبهه‌های آبادان حضور پیدا کرد و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز کرد.

وی، از همان ابتدا فرماندهی در یکی از جبهه‌های آبادان را برعهده گرفت و در عملیات حصر آبادان و در یکی از محورهای عملیات مسوولیت مهمی ‌برعهده داشت.

سرلشکر شهید کاظمی، در پایان جنگ تحمیلی همان گروه پنجاه  نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح‌های به غنیمت گرفته شده از عراقی‌ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات، تحویل نظام داد.

*فعالیت های سردار کاظمی بعد از دوران جنگ

شهید احمد کاظمی به عنوان معاون عملیاتی نیروی زمینی سپاه در راه‌اندازی و شکل‌گیری نیروی زمینی سپاه خدمات شایانی داشت.

وی  ‌همچنین در سال 1372 با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد.

مقام معظم رهبری در همان دوران مسوولیت سردار کاظمی‌ در استان آذربایجان غربی و کردستان حضور پیدا کردند و از برقراری امنیت منطقه توسط سردار کاظمی ‌تقدیر به عمل آوردند و این تحسین مدال افتخار دیگری برای رشادت های فراوان وی بود.

*فتح خرمشهر و حضور تاریخ ساز شهید احمد کاظمی

گفتن از رشادت های احمد کاظمی در جریان فتح خرمشهر کار ساده ای نیست. آنجا که وقتی از او پرسیدند شما در عملیات فتح المبین چه کردید؟ در بیت المقدس و در بدر و خیبر و کربلای 5 و والفجر هشت کجا بودی؟ فرماندهان جنگ از تو و دلاوری‌هایت بسیار گفته اند. خاطره ای بگو، حرفی بزن. وی پاسخش چنین بود. گفت من هیچ کاری نکردم. هرچه کردند بسیجیان دریادل کردند. من از همه رزمندگان اسلام سرافنکده ترم. من لیاقت شهادت نداشتم و در فراق یاران شهیدم می سوزم. خدایا شهادت را نصیبم بفرما. آری رسم بزرگان این چنین است که از خود نگویند. مردان بزرگ همیشه در گمنامی بوده اند و تاریخ خود فریاد می­زند مظلومیت آنان را.

اما هنگامی که شهید  احمد پس از عروجش در نوزدهم دی ماه هشتاد چهار در ارومیه یعنی زادگاه یار صمیمی ‌و هم رزم دیرینه اش مهدی باکری، از سقوط هواپیما به افلاک صعود کرد، آنگاه تاریخ سازان حماسه‌های پرشور جنگ لب گشودند و با چشمانی پر از اشک و گلوئی پر از بغض بر ایمان از او گفتند. گفتند همه جا بود. در ادامه به خاطرات برخی از همین همرزمان در مورد رشادت های وی در جریان آزاد سازی خرمشهر اشاره می شود.

*همرزمان از دلاوری های احمد کاظمی در فتح خرمشهر چه می گویند؟

محسن رضائی(دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام): ”در مرحله سوم عملیات بیت المقدس وقتی که ما خرمشهر را تقریبا” دور زده و به نزدیکی جاده شلمچه به خرمشهر رسیدیم ، نیروهایمان تحلیل رفته بودند. بیشتر مناطق را گرفته بودیم و بیش از پنج هزار کیلومتر را آزاد کرده بودیم ولی برای انجام هدف اصلی که آزاد سازی خود شهر بود نیروهایمان کم بود. من احمد و حسین (خرازی فرمانده لشکر چهارده امام حسین (ع)) را صدا زدم و گفتم هر طور شده باید نیرو جمع آوری کنید تا شهر را فتح کنیم.آن دو نفر واقعا” شاهکار کردند و تا صبح نیروها را جمع آوری کرده و به شهر زدند و پس از بازکردن دروازه خرمشهر، شهر آزاد شد. من هیچ عملیاتی را به یاد ندارم که شهید کاظمی پذیرفته باشد و با نیروی ایمان و شجاعت و ابتکار از آن سربلند بیرون نیامده باشد.حاج احمد فرماندهی بود برخاسته از دل جنگ.

سرلشگر حاج قاسم سلیمانی (فرمانده  سپاه قدس): من تصورم این بود که وقتی خبر شهادت احمد گفته شد، حداقل تیتر همه روزنامه‌های ما باید این جمله باشد که “فاتح خرمشهر شهید شد”. همان طوری که وقتی بزرگی از ما در ادبیات، در هنر و در هر چیزی که از بین ما می­رود بلافاصله تیتر می­زنیم “پدر علم ریاضی” ایران از دنیا رفت.  فکر می­کنم حقی که احمد به گردن ملت ایران داشت از حقی که دیگر اندیشمندان مختلفی که مورد تجلیل هستند دارند، کمتر نباشد. ما در مرحله اول جنگ یعنی در آن سلسله عملیات‌های اصلی جنگ که دشمن را در داخل خاک خودمان شکست دادیم، بر میخوریم به چهره‌های محدودی که اینها محور اصلی جنگ بودند و مشهور هم هستند بین اهل جبهه، اما شاید در جامعه ما غریب باشند. از جمله کسانی که غریب بود شهید کاظمی بود،خب شهید کاظمی محور چندین فتح بزرگ بود، می توانم بگویم شاه کلید فتوحات جنگ او بود. یکی از برجستگی­های شهید کاظمی هم همین بود.یعنی اگر گفته بشود که زیرک ترین فرمانده ما در جنگ احمد بود حتما سخن گزافی گفته نشده است.

من یادم هست توی عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد  فکر می کنم روز پانزدهم، شانزدهم بود که تقریبا” جبهه شمالی رسیده بود به کوشک. جبهه میانی از سمت دارخوئین رسیده بود به ایستگاه حسینیه و از طرف مرز به پاسگاه زید. یعنی محدوده خرمشهر کامل باقی مانده بود.

فکر می کنم بدون استثنا همه ی فرماندهان در سطح عالی زخمی شده بودند.

 یعنی حسین خرازی زخمی شده بود.خود احمد زخمی شده بود.متوسلیان زخمی شده بود که با برانکارد توی آمبولانس عملیات را هدایت می کرد.جنگ سختی بود. توی این موقعیت، شب همه جمع شده بودند توی قرارگاه فتح. بحث اصلی این بود که ما نیاز به تجدید قوا داریم و باید بنشینیم تصمیم بگیریم و یکی دوهفته استراحت بکنیم و بعضی هم می گفتند عملیات طول نکشد و سریعا” انجام بدیم. باید نیروهای جدید بیایند تا بتوانیم آزادسازی خرمشهر را تمام کنیم. چون تمام قدرت و مقاومت دشمن برای حفظ خرمشهر بود و هم این که برای دشمن حیثییتی بود و هم در واقع از نظر نظامی اهمیت داشت. آن جا خدا رحمت کند شهید حسن باقری یک سخنرانی معروف کرد.

همه نشسته بودند، بلند شد و گفت: ”ما به مردم قول دادیم و هی گفتیم خرمشهر در محاصره است و مردم ما تصورشان این بود که امروز و فردا خرمشهر را آزاد می کنیم ما مگر می توانیم برگردیم پشت جبهه تا این که بتوانیم تجدید قوا کنیم؟” و شروع کرد به استدلال کردن.

صحبت حسن بر همه تاثیر گذاشت و تصمیم گرفتند ادامه عملیات انجام شود. آن جا سه لشگر برای فتح خرمشهر انتخاب شدند که یکی شان تیپ 8 نجف اشرف بود و شهید کاظمی فرمانده آن بود. در فتح خرمشهراحمد در واقع محوری را انتخاب می کرد که سخت ترین محور بود.

احمد فلشی را انتخاب کرد که هم برای خودش خطرناک بود و هم این که یک ضربه مهلکی بر دشمن بود. او می توانست بیاید و عقبه ی خودش را بدهد به جبهه ی خودمان که حداقل اگر گیر افتاد برگردد عقب و از روبه رو به دشمن بزند. یا این که محوری بگیرد که اصلا” از کنار جاده برود جلو اما این کار را نکرد. آمد بین دشمن و در نزدیکی خرمشهر مستقر شد و عقبه ی دشمن در شرق شلمچه که وصل می شد به بصره  را، که راه خشکی دشمن برای رسیدن به خرمشهر بود را یک شکاف ایجاد کرد و آمد از همین شکاف باریک وارد شد و از کنار نهر عرایض رفت به طرف خرمشهر.

شهررا کامل دور زد و اولین فرمانده ای که وارد شهر شد، احمد بود و خرمشهر را فتح کرد. فاتح خرمشهر به معنای واقعی شهید کاظمی بود.

محمد باقر قالیباف (شهردار تهران:) یکی از ویژگی­های شهید کاظمی در عملیات‌ها این گونه بود که در مجموع عملیات‌هایی که در جنگ داشتیم ایشان و شهید خرازی و شهید باکری فرماندهانی بودند که روحیه­شان و نوع تصمیم گیری­های­شان و نوع طراحی‌های­شان که انجام می دادند از ویژگی‌های برجسته شان بود. در آزادسازی خرمشهر که انصافا” باید گفت احمد مابین فرماندهان مهمترین نقش را در آزادی خرمشهر داشت.

احمد کاظمی بود که از محور دژ بالای شلمچه عمل کرد به سمت پل عرایض و پل نو و شهرک ولیعصر(ع) که عقبهء عراقی‌ها را به سمت شلمچه و به سمت خودشان بست و اگر بگوئیم شهید کاظمی فاتح خرمشهر بود، هرگز حرف گزافی نگفته ایم.

علی ترابی

منبع: فارس

ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگه هستیم باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم ، ما یک صف بزرگی جلومون وایسادن ماها رو تحویل می‌گیرن اون صف رو ما کاری نکنیم رو برگردونه از ما ، دلها رو بسپارید به خدای متعال متوسل بشید به ائمه اطهار در راس اونها امام حسین شهید عزیز ، پرچم دار این حرکت ما و افتخار بکنیم که ما سربازان فرزند او حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم و امروز زیر پرچم حضرت ایت الله العظمی‌خامنه ای مدظله العالی داریم این لشکر و این سپاه و این سازمان رو اداره می‌کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

جهت فعالسازی پیشواز و آوای انتظار این متن با صدای دلنشین شهید کاظمی از کدهای زیر می توانید استفاده نمایید.

ما اهل اینجا نیستیم همراه اول : ۵۱۸۵۶ ایرانسل : 4417879 رایتل : ۴۰۰۶۷۹۳

بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد …
🌷روایت جدید مداح اهل بیت از اقدام عجیب سردار سلیمانی در فاطمیه سال گذشته در کرمان

به گزارش سایت شهید کاظمی به نقل از  صاحب نیوز؛ حجت الاسلام علی سعیدی شاهرودی عصر امروز در آیین بزرگداشت شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و چهاردهمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی با اشاره به پیوند دیرینه سردار کاظمی و سردار سلیمانی اظهار کرد: اخلاص، تواضع، فروتنی، مردمی بودن، وارستگی و توجه نکردن به زر و زیور دنیا و روحیه شهادت طلبی از ویژگی های فردی مشترک این دو شهید است.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا ادامه داد: کسی که به زندگی آن دنیا باور دارد، از استقبال مرگ و شهادت نمی ترسد؛ هم شهید کاظمی و هم شهید سلیمانی دارای این ویژگی شهادت طلبی و اعتقاد به معاد بودند.

وی با اشاره به ابعاد و خصوصیات مدیریتی این دو شهید، عنوان کرد: اولین ویژگی مشترک این دو شهید ولایت مداری است، سردمداران شرک و کفر مدام در حال قهرمان سازی و چهره سازی هستند و فلسفه این ورزش ها و مسابقات همین چهره سازی است که این ساخته دست بشر است؛ اما خداوند قهرمانی می سازد که با شهادت خود 80 میلیون انسان را داغ دار و متاثر می کند.

ولایت مداری بزرگ ترین وجه شباهت سردار سلیمانی و قمربنی هاشم(ع)

حجت الاسلام سعیدی با بیان اینکه شباهت های زیادی بین سردار سلیمانی و قمربنی هاشم(ع) است، خاطرنشان کرد: مهم ترین شباهت سردار سلیمانی و حضرت عباس(ع)، ولایت مداری و ولایت فهمی است.

وی ادامه داد: در این چهار دهه از عمر انقلاب که بسیاری ریزش کردند، آقای سلیمانی مثل کوه ایستاد و لحظه ای از ارادت وی به ولایت کم نشد.

وی مدیریت جهادی را دومین ویژگی شهید سلیمانی عنوان کرد و گفت: مدیریت جهادی در مقابل مدیریت بوروکراتیک است؛ این دو شهید لحظه ای آرام و قرار نداشت و در تمام عمر خود در حال تلاش بود.

سعیدی با بیان این که مهم ترین ویژگی شهید سلیمانی، مدیریت بحران بود، عنوان کرد: شهید سلیمانی متخصص در مدیریت بحران بود و  جنگ ترکیبی را در شرایطی مدیریت می کرد که اداره آن بسیار سخت بود.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا افزود: بنا بر تعبیر رهبر معظم انقلاب او هم شجاعت و هم تدبیر را با یکدیگر داشت.

وی با بیان اینکه 20 سال آینده تاریخ شیوه های مدیریتی این شهید را که امروز قابل بیان نیست، بیان خواهند کرد؛ عنوان کرد: برخی در مقوله امنیت فقط شهر خود را می بینند، اما یک مدیر استراتژیک امنیت را به صورت منطقه ای می بیند.

سعیدی با بیان اینکه بسیاری می گفتند که ما در سوریه و لبنان چه می کنیم، اذعان کرد: این فهم استراتژیک حاج قاسم بود که امنیت را در این سطح می دید و مدیریت می کرد.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا تاکید کرد: این استراتژیک سردار سلیمانی به عنوان دکترین دفاع و مدیریت بحران در دانشگاه های کشور تدریس شود.

اگر بغداد و دمشق سقوط می کرد، مشخص نبود امروز امنیت ما در چه سطحی قرار داشت

وی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به اقدامات حاج قاسم سلیمانی، عنوان کرد: اولین اقدام او امنیت برای ایران است؛ ذهن استراتژیک می گوید اگر می خواهید امنیت را به کشور خود بیاورید باید جنگ را به خارج از کشور خود ببرید، عقل می گوید از مرزهای خود به بیرون برویم تا از کشور خود دفاع کنیم.

سعیدی با بیان اینکه چندی پیش دمشق، بغداد و نجف در حال سقوط بودند، خاطر نشان کرد: اگر بغداد و دمشق سقوط می کرد، امروز امنیت ما در چه سطحی قرار داشت؟

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا یکی دیگر از اقدامات سردار سلیمانی را دفع شر شرورترین اشرار عالم از سر کشور بیان کرد و گفت: به گفته خودِ رزمندگان بسیج مردمی عراق، سه عامل مانع سقوط عراق شد که اولین عامل آن جمهوری اسلامی و حاج قاسم بود.

حاج قاسم مانع تجزیه منطقه و اجرای طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا در خاورمیانه شد

وی با اشاره به اقدام این شهید والامقام در جلوگیری از سقوط بغداد و دمشق هم خاطر نشان کرد: یکی از دستاوردهای سردار سلیمانی جلوگیری از تجزیه عراق و سوریه بود؛ طرح جو بایدن این بود که عراق را به چهار منطقه تقسیم کنند و در سوریه هم مشابه این طرح را داشتند، اما سردار سلیمانی جلوی این تجزیه را گرفت.

حجت الاسلام سعیدی با بیان اینکه این طرح ها بافت منطقه را تغییر می داد، گفت: امثال سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس جلوی طرح خاورمیانه بزرگ امریکا را گرفتند؛ آمریکایی ها کمر همت بسته بودند سوریه را از محور مقاومت جدا کنند و حاج قاسم جلوی این تلاش ایستاد.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا افزود: حاج قاسم از حریم اهل بیت(ع) در منطقه دفاع کرد.

وی با اشاره به پیام این شهدا به مردم ایران عنوان کرد: اولین نکته ای که این شهدا از ما می خواهند، ایستادگی همه جانبه در برابر آمریکاست؛ راهبرد آمریکا تسلیم است، معاذ الله که مردم ایران دست از مقاومت بردارند.

سعیدی با بیان اینکه دفع امید از اروپا و آمریکا پیام دیگر این شهدا به مردم است، عنوان کرد: هیچ کدام از سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان این جنایت آمریکا را محکوم نکردند؛ این کشورها در سخت ترین شرایط هم پشت آمریکا هستند و نباید به آن ها دل بست.

انتهای پیام/

به گزارش سایت شهید کاظمی به نقل از خبرگزاری تسنیم از اصفهان، همزمان با شهادت حضرت زهرا (س) نخستین شهید ولایت، بزرگداشت هفتمین روز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و چهاردهمین سالگرد شهادت سردار حاج احمد کاظمی در اصفهان برگزار می‌شود.

این مراسم با عنوان «برای قاسم، به یاد احمد، به نام مادر» فردا پنجشنبه 19 دی ماه از ساعت 14:30 در خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان برگزار می‌شود.

همچنین مراسمی به همین مناسبت در روز چهارشنبه 18 دی ماه 98 همراه با نماز مغرب و عشاء با سخنرانی سردار فدوی جاشین فرمانده کل سپاه و با مداحی حاج صادق آهنگران در حسینیه فاطمه الزهراء سلام الله علیها نجف آباد با میزبانی لشکر 8 نجف اشرف برگزار می گردد.

“شهید حاج قاسم سلیمانی” می‌گوید: کسی هر وقت یک عزیزی را از دست می دهد، یکسال، دوسال یا چهل روز به یادش هست، ازش اسم می برد، کمتر اتفاق می افتد یک مدت طولانی آدم درگیر کسی بشود که از دست می دهد، ۱۹ سال احمد (شهیداحمدکاظمی)، حسین حسین می‌کرد به یاد شهید خرازی. هیچ جلسه‌ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت که او یاد باکری و خرازی و همت و این شهدا را نکند.

هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند وپیوسته این ذکر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد.

عجیب بود هر کس به دلایلی در غم احمد ناراحت است، یک کسی می گوید: «حیف شد این شخصیت با این جایگاه، با این تأثیرش، از بین ما رفت»، یک کسی وابستگی دوستی، فامیلی و غیره داشت، به هر صورت غم احمد همه را غمگین کرد و از دست دادن احمد همه را ناراحت کرد، اما آن چیزی که بچه های جبهه با احمد دلخوش بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود که، احمد تداعی رفتارهای جنگ بود، تداعی خلوص، صفا، پاکی، صداقت بود.

 

وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد خرازی می انداخت، به یاد همت می انداخت، حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از حیای جنگ می انداخت، لذا امروز که احمد را از دست دادیم انگار یک یادگار از همه یادگاران جنگ را از دست داده ایم، آن کسی که از همه ارزشهای جنگ نشانه ای در خود داشت از دست داده ایم، به همین دلیل هم پیوسته خودش را محاسبه می کرد، پیوسته خودش را سرزنش می کرد، پیوسته بی قرار بود،  در مسئولیت با لبخند و گل استقبال شد و هر کجا از مسئولیت خارج شد (در سنگری به سنگری) با اشک بدرقه شد، لشکر ۸ نجف را ترک کرد و مردم کردنشین کردستان را از انزوا خارج ساخت، پس از آن  به نیروی هوایی رفت، وقتیکه می خواست خارج شود، شما دیدید  تکه هایی از این فیلم را با اشک و غم دوستانش بدرقه شد، آمد نیروی زمینی، یک امید بزرگی برای سپاه در نیروی زمینی ایجاد کرد، هیچ کس نیست قضاوت کند که هر یک از این مقامها احمد را بالا برد، به احمد افتخار داد، بالعکس بود، فرماندهی لشکر نجف اشرف به احمد چیزی نیفزود که حال که او بنیانگذار لشکر نجف اشرف بود، بلکه لشکر نجف اشرف به این دلیل پر افتخار بود که احمد فرمانده اش بود، فرمانده نیروی هوایی شدن او به نیروی هوایی افتخار داد، نه نیروی هوایی به احمد افتخار ، فرمانده نیروی زمینی شدن، مقام کمی نیست، بلکه در بین نیروهای مسلح در سپاه پاسداران بالاترین پست، فرمانده نیروی زمینی است و ارشد همه فرماندهان سپاه بعد از فرمانده کل سپاه است.

اما احمد به نیروی زمینی مقام داد نه نیروی زمینی به احمد. لذا در هر کجا قرار می گرفت او تأثیرات معنوی اش، تأثیرات رفتاری واخلاقی اش بی نظیر بود، ما در تاریخ انسانها کمتر داریم آدم به این خوبی جامع باشد، آدمهای جامع نادرند، اینطوری نیست که ما فکر می کنیم جامعه ما پر از احمد است و کسانی جای این خلأ ها را پر می کنند، نه اینطور نیست، امکان ندارد که این خلأها به سادگی پرشود، طول می کشد در جامعه بشری کسانی مثل احمد متولد شوند. سیصد سال، پانصد سال طول کشید که یک فردی مثل امام خمینی(ره) در جامعه ظهور کرد، به سادگی نمی تواند مثل امام خمینی(ره) متولد شود.

هر پانصد سالی، هر چهارصد سالی و هر دویست سالی جامعه یک چنین انسانی را تحویل می گیرد. اینها چیزهایی نیست که ما فکر کنیم به سادگی قابل بدست آوردن است، قابل جایگزین شدن هستند، نه اینجوری نیست.