نوشته‌ها

به گزارش ایمنا، همزمان با میلاد نبی اکرم حضرت محمد مصطفی(ص)، مرکز توزیع کتاب و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی در استان اصفهان افتتاح شد.
این مرکز دانشجویی و دانش آموزی که اولین پاتوق کتابخوانان حرفه ای ویژه بانوان در اصفهان است با رویکردی نوین در زمینه بهبود و توسعه فرهنگ کتابخوانی با بیش از ۵ سال سابقه فعالیت فرهنگی بالاخص در زمینه کتاب و کتابخوانی از ۲۹ دی ماه ۱۳۹۲ بطور رسمی آغاز بکار کرد.
محبوبه قضاوی مسئول و موسس این مجموعه با اشاره به منویات مقام معظم رهبری در مورد ضرورت توجه به کتاب و کتاب خوانی گفت: عموم مردم می پندارند که جامعه ایرانی اعم از دانش آموز، دانشجو، کارمند و زنان خانه دار و دیگران اهل مطالعه نیستند و علاقه ای به کتابخوانی ندارند ولی آنچه تجربه ی این چند سال به ما ثابت نموده عکس مورد فوق است، یعنی استقبال بی نظیر مردم در شهرهای مختلف از جمله اصفهان از طرح های این مرکز، گویای این قضیه است.
مسئول مرکز کتابخوانی شهید کاظمی افزود: بزرگترین عاملی که موجب این ذهنیت منفی و دیگر اثرات سوءدیگری در زمینه کتابخوانی شده است، توزیع و ترویج نامناسب و ناهمگن در کشور بوده است.
وی اذعان داشت: عدم وجود تبلیغ چهره به چهره و معرفی کتابهای برتر و متناسب با ذائقه ی فردی، عاملی مهم در کاهش سرانه مطالعه می باشد.

\"41544284568666883608\"

مسول مرکز شهید حاج احمد کاظمی در ادامه اظهار داشت: هدف از برپایی این مرکز صرفا فروش نیست چه بسا کتابفروشی های زیادی هم اکنون در استان اصفهان مشغول به فعالیت هستند. با توجه به منویات مقام معظم رهبری در زمینه بسترسازی فرهنگ کتابخوانی و ظرفیت بسیار بالای مردم اصفهان در این زمینه بر خود لازم دانستیم، در لذتی که خود از مطالعه کتابهای ناب می بریم، عموم مردم را نیز سهیم کنیم.
مدیر این مرکز خاطر نشان کرد: تمام این تجربیات و موفقیتمان در این حوزه را در درجه اول مدیون عنایت خدای متعال و نگاه مهربان شهدا به خصوص شهید حاج احمد کاظمی و همینطور زحمات مدیر انتشارات شهید کاظمی جناب آقای خلیلی هستیم که این مرکز با نظارت ایشان راه اندازی و اجرایی می شود.
قضاوی در پایان گفت: اگر در خرید کتاب وسواس دارید، اگر تنوع آثار موجب سردرگمی و هیجان و نهایتا منجر به یک انتخاب نامناسب برای شما میشود، اگر نویسندگان و ناشران برتر داخلی و خارجی را نمی شناسید، اگر نویسنده هستید و چاپ کتابتان به تعویق می افتد و اگر میخواهید در ساعات فراغت، با بهترین دوستانتان به یک مکان فراموش نشدنی بروید، کافی است سری به مرکز شهید کاظمی بزنید تا از مشاوره و مصاحبت با اعضای این مرکز سهمی از آسمان هم در دستان شما قرار بگیرد .

گفتنی است مرکز کتاب و کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی محیطی پویا و با طراحی منحصر به فرد در فضایی غالب بر ۷۰ مترمربع با بیش از ۱۰۰۰ عنوان کتاب در موضوعات مختلف (مذهبی، تاریخی، سیاسی، روانشناسی، رمان، شعر، کودک و نوجوان) که پاسخگوی غنی ای برای همه ی ذائقه هاست بدون محدودیت سنی در خیابان هشت بهشت غربی اصفهان پاسخگوی مخاطبین و فرهیختگان استان اصفهان خواهد بود.

\"67779931284672674715\"

از جمله فعالیت های جانبی این مرکز می توان به ارائه مشاوره کتاب و کتابخوانی، اجرای تئاتر کتاب، نشست با شاعران و نویسندگان محبوب، برگزاری کارگاه های نویسندگی، مناظره کتاب، اردوهای یک روزه کتاب، جلسات نقد و بررسی کتاب، نمایشگاه کتاب در مراکز مختلف اشاره کرد.
پاتوق کتابخوانان حرفه ای مکانی است برای همه کسانی که کتابخوان هستند، نیستند یا می خواهند بشوند. علاقه مندان می توانند جهت ارتباط با مرکز توزیع کتاب و پاتوق کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی به دفتر این مرکز واقع در خیابان هشت بهشت غربی، روبروی ستاد خبری مراجعه و یا با شماره ی تماس  ۲۶۶۰۸۸۱ و  شماره همراه ۰۹۳۶۹۲۲۶۹۴۵ تماس حاصل نمایند.

در گلستان شهدای اصفهان در قطعه شهدای كربلای پنج مزار شهیدیست كه مادرش هر روز آن را با اشك دیده شست و شو میدهد. هوا سرد باشد یا گرم، بارانی  یا آفتابی برایش فرقی نمیكند. حتی حالا كه دیگر سنی دارد و افتاده شده. از بعد شهادت پسرش پایش را از اصفهان بیرون نگذاشته، روز ها با لباس مشكی اش به دیدن تك پسرش میرود.

36144181781626310263

رونمایی از داستان‌های مینی‌مال درباره شهید مسعود آخوندی

خبرگزاری فارس: مراسم رونمایی از کتاب «تک پسر» که داستان‌هایی درباره شهید «مسعود آخوندی»امروز در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار می‌شود.

مجید شکرالهی، مدیر انتشارات «شهید کاظمی» در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا» درباره کتاب «تک پسر»، بیان داشت: این اثر به خاطرات شهید «مسعود آخوندی» اختصاص دارد که توسط «نسیبه استکی» به نگارش درآمده‌ است.

8sb40do24jeddhfyyz

وی با بیان اینکه این اثر در بردارتده حدود 120 صفحه است، بیان کرد: داستان‌های کتاب «تک پسر» به صورت مینی‌مال نوشته‌ شده‌اند یعنی در این اثر حدود یکصد داستان مینی‌مال از شهید «مسعود آخوندی» آورده شده است.

شکرالهی ادامه داد:  کتاب «تک پسر» امروز بعد از ظهر از ساعت 13:30 الی 16 همزمان با همایش بزرگ «یادواره شهدای دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان» با حضور مادر شهید، نویسنده کتاب، نورالدین عافی راوی کتاب نورالدین پسر ایران و مسئولان دانشگاه و استان، در تالار شماره هشت دانشگاه صنعتی اصفهان رونمایی می‌شود.

وی با اشاره به این مطلب که شهید «مسعود آخوندی»، دانشجوی نخبه رشته «مکانیک» دانشگاه صنعتی اصفهان بود که پس از شهادت، در گلزار شهدای اصفهان در قطعه شهدای کربلای پنج، آرام گرفته است.

مدیر انتشارات «شهید کاظمی» گفت: مادر شهید آخوندی، هر روز آرامگاه پسرش را با اشک دیده شست و‌شو می‌دهد یعنی با توجه به اینکه این مادر پا به سن گذاشته و پیر شده است از بعد شهادت پسرش پایش را از اصفهان بیرون نگذاشته و همه روزه با به تن کردن لباس مشکی خود به دیدن تک پسرش می‌رود.

به گزارش خبرنگار فارس، کتاب «بلبا» روایت فرماندهان لشکر ویژه کربلا «احمدعلی ابکایی» دربردارنده 9 بخش نظیر «از شاهی تا قائم‌شهر»، «فتنه‌های داخلی»، «آغاز نبرد نابرابر»، «بسته شدن طومار منافقین، مقدمه‌ای برای تقویت جبهه‌ها»، «جنگل‌های شمال، مدفن منافقین وطن‌فروش»، «رزم‌آوران جنگل در جبهه»، «هور و اروند، جولان‌گاه گردان امام محمدباقر (ع)» و «شلمچه، میزبان عرشی امیر گردان، بلباسی» است.

«احمد علی بکایی» از عناصر مؤثر و از جمله فرماندهانی است که بیشترین حضور را در گردان امام محمدباقر (ع) داشته و حتی تا سال‌های پس از جنگ نیز بنا به تعلقات معنوی، معرفتی و همچنین به اعتبار پیمانی که با اسلاف شهید این گردان بسته، حضور خود را در آن تداوم بخشیده است.

در بخشی از این کتاب درباره «جنگل‌های شمال، مدفن منافقین وطن فروش»، آمده است:

ساعت یک شب بود. از غروب برای حرکت به ما آماده باش داده بودند. کامیون‌ها و آیفاها و کمپرسی‌ها منتظرمان بودند.

با سنگینی تجهیزات‌مان به راه افتادیم، تمام گردان‌ها تقسیم شده بودند. ما جزو تیپ نجف اشرف بودیم. فرمانده‌مان آقای کاظمی بود. در این دو سه روزی که در در دهکده انبیا بودیم، تیپ نجف یک فرمانده اصفهانی برای ما فرستاد. جانشین گردان آقای رحیمی بود و معاون گردان، یوسف سجودی.

فرمانده‌مان قربانی بود، نه مرتضی قربانی معروف. در طی این چند روز یکی، دوبار او را می‌دیدیم. زخمی بود و با آن جراحت ناراحت کننده، فرماندهی را هم به عهده داشت، چون آقای کاظمی ایشان را می‌شناخت از ایشان در جاهای مختلف استفاده می‌کرد، در کل، نیروی ثابت تلقی نمی‌شد.

خودمان هنوز سردار احمد کاظمی را ندیده بودیم، فقط می‌دانستم فرمانده ما ایشان است، غروب آخرین روز سال شصت راه افتادیم، به جایی رسیدیم که نه دشت بود نه کوهستان، تپه ماهورهای کوچک و سرسبزی داشت. شیارهای خوبی هم برای پناه گرفتن داشت.

گفتند: «شما باید همین جا استراحت کنید»، اینجا مناسب‌ترین نقطه به خط برای استقرار نیروها بود. بعد از چند ساعت یک لودر آمد و جلومان را خاکریز زد. به بچه‌ها دستور دادند گروهان به گروهان در این منطقه پخش شوند و هر کدام برای خودشان سنگری درست کنند.

لحظه تحویل سال:

نشسته بودیم و رادیو هم خرخر می‌کرد، داشتیم سنگر می‌کندیم تا داخل آن استراحت کنیم.

گردان ما در دو طرف جاده مستقر شدند. بچه‌ها به سمت جلو یعنی خط مقدم دشمن شروع به کندن سنگر انفرادی کردند، ما درست هنگام تحویل سال با پنجه‌های خود و کلاه آهنی و سرنیزه مشغول کندن سنگر بودیم.

خود من آنقدر با پنجه کندم که دیگر دست‌ام بی‌حس شد، با پتو و پوتین، با صورت شنی و خاک‌آلود در همان چاله به خواب رفتم. بعضی از برادران همین طور مشغول کندن سنگر بودند. تقریباً ساعت چهار صبح بود که بولدوزرها وارد عمل شدند و خاک‌ریزهای بزرگی درست کردند.

من حدود ساعت پنج صبح از خواب بیدار شدم، چون آب نبود با تیمم نماز خواندم. بچه‌ها وقتی از خواب بیدار شدند شوخی‌وار سال نو را به یکدیگر تبریک گفتند، در آن منطقه تا چشم کار می‌کرد، بیابان بود.

انتشارات «فاتحان» کتاب «بلبا» نوشته «حسین شیردل» را در 347 صفحه و با قیمت 10000 تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.