نوشته‌ها

در پی برگزاری مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه السلام که به مناسبت سالروز آزاد سازی خرمشهر در 31 اردیبهشت ماه برگزار شد ، جمعی از خانواده های شهدا که در این مراسم حضور داشتند مورد تفقد امام خامنه ای قرار گرفتند .

\"?????

 

\"?????

\"?????

\"?????

فرزندان شهدای عرفه ، خانواده های معظم شهیدان موحد دانش ، شاطری ،صفری تبار ، محرابی پناه ، احمدی پناه ، امید پور ، مادر شهید خرازی ، خانواده شهید طهرانی مقدم ، شهید خلیلی ، احمدی روشن و … نیز در این مراسم حضور داشتند .

پوستر کدهای پیشواز و آوای انتظار شهید کاظمی در دو طرح با اندازه های A4  و A3 برای دانلود در بر روی سایت قرار گرفت . این طرح ها که با بخشی از جملات پیشواز های شهید زنده و ما اهل اینجا نیستیم مزین شده است با وضوح تصویر 300 و قابلیت چاپ رنگی طراحی شده است . جهت دریافت در اندازه واقعی و با کیفیت بر روی لینک های دلخواه کلیک نمائید.

طرح پوستر شماره 1 با عنوان شهید زنده

\"poster-pishvaz-1\" پوستر پیشواز شهید کاظمی

لینک دانلود در اندازه A4

لینک دانلود در اندازه A3 

طرح پوستر شماره 2 با عنوان ما اهل اینجا نیستیم

\"poster-pishvaz-2\" پوستر پیشواز شهید کاظمی

لینک دانلود در اندازه A4

لینک دانلود در اندازه A3

\"Shahidkazemi.ir

اگر به نماز های احمد کاظمی نگاه می کردیم ، می دیدیم یکپارچه عشق و معنویت بود . هیچ وقت با حالت خستگی و پراکندگی ذهنی نماز نمی خواند . کسانی که در کنار احمد نماز خوانده اند ، صدای خشوع و تضرع توأم با دل شکستگی او را هنگام رکوع و سجود به یاد دارند . چرا که او واقعا انسان مؤمن و مسلط بر نفس خویش بود.

منبع : سردار سرتیپ فدوی – ماهنامه شاهد یاران – ص 25

مهمترین ویژگی شهید کاظمی این است که برای سایر فرماندهان معلم و مربی بود. خیلی از فرماندهان نگاه می کردند که او یگان را چگونه اداره می کند . در جنگ چه فنونی را به کار می برد . چه تاکتیک هایی به خرج می دهد . احمد یک فرمانده تیزهوش که ابتکار و خلاقیت دارد ، همیشه مورد توجه فرماندهان قرار داشت . همه ا زاو کار یاد می گرفتند .

بعد از شکست حصر آبادان برجستگی و توانمندی شهید کاظمی برای همه روشن شده بود ، ماموریت های مهمی به او واگذار می شد به نحو احسن انجام می داد . مراحل کمال را در دوره حیات طی کرد و به شهادت رسید . به لحاظ ایمانی و اخلاقی و معرفتی ، به لحاظ پشت سر گذاشتن آزمایشات متعدد خیلی مراحل زیادی را طی کرد تا به مرحله شهادت رسید .

منبع: سردار سرتیپ سید محمد حجازی – ماهنامه شاهد یاران – دیماه 90 – ص 28

به مناسبت پنجمین سال راه اندازی سایت اختصاصی سردار شهید حاج احمد کاظمی نرم افزار اندروید شهید کاظمی توسط سایت مرجع کد نویسی و پروژه فلش تولید و ارائه شد .

این نرم افزار قابلیت اجرا در گوشی هایی که دارای سیستم عامل اندروید 2.2 به بالا می باشند را دارد .

در این نرم افزار بخش هایی از زندگی نامه ، خاطرات ، وصیت نامه ، تصاویر و کدهای آهنگ پیشواز ایرانسل و آوای انتظار همراه اول شهید کاظمی آورده شده است .

با توجه به ضرورت به روزرسانی این نرم افزار ، پیشنهاد می شود نسخه ابتدایی را از فروشگاه های اندرویدی بازار ، مارکت ، کندو و ایران با حجم 14.22 مگابایت و با قیمت رایگان تهیه تا در صورت به روزرسانی از همانجا نسخه اصلی به روز شود . ضمن اینکه نسخه های به روز شده در همین سایت و سایت سازنده نیز به روزرسانی خواهد شد .

توضیح: برای اجرای نسخه های اندروید، باید نرم افزار Adobe Air روی گوشی همراه شما نصب باشد. می توانید از این لینک دانلود نمایید.

Adobe Air Android_4.x

Adobe Air Android_2.x.And 3.x

دانلود نسخه اندروید نرم افزار شهید احمد کاظمی:

\"Android

توضیح: به دلیل بالا بودن حجم اطلاعات، نرم افزار برای بعضی از گوشی ها سنگین می باشد.

مدتی بود که سپاه برای تامین امنیت غرب و شمالغرب کشور با گروهک‌های معاند و ضد انقلاب مسلح می جنگید؛ دهها پاسدار شهید شدند تا توانستند امنیت امروز را برای مردم این مناطق به ارمغان بیاورند.

از جمله آنها، 3 پاسدار شهید «مهدی فطرس»، «وحید شیبانی» و سعید فنایی بودند که یک سال قبل در اول اسفند ماه در استان کردستان به شهادت رسیدند.

آنچه در زیر می خوانید، مروریست کوتاه بر زندگی پربرکت یکی از این شهدا با نام شهید سعید فنایی.

\"سفارش‌های

به روایت مادر:

اول مهرماه سال 58، همزمان با غروب آفتاب به دنیا آمد. چون اولین نوه دو خانواده در عین حال بچه مظلومی بود خیلی دوستش داشتند. کلاس دوم ابتدایی که بود به کردستان رفتیم. در مهدیه سنندج به عنوان مداح در مراسم ها شرکت می کرد و سه شنبه ها دعای توسل و پنج شنبه ها دعای کمیل را هم می خواند.

\"سفارش‌های

سال سوم دبیرستان از بس که علاقه به امام زمان داشت یک شب آمد گفت: «خواب دیدم که در مهدیه تهران در حال مداحی بودم و تعدادی خانوم هم گریه می‌کردند. آمدم به دوستم هادی گفتم آقا هادی قرار نبود خانم ها شرکت کنند که گفت: این خانم حضرت زهرا(س) هستند که به همراه تعدادی دیگر آمده‌اند برای عزاداری. بعد هادی اشاره به مردی کرد و گفت: آقا سعید! ایشان هم آقا امام زمان(عج) هستند که جلوی در ورودی ایستادند.»

\"سفارش‌های

به شهر مبارکه آمدیم. مسجد آنجا کم فعالیت می‌کرد. سعید گفت: مامان انشالله این مسجد را راه اندازی می‌کنیم . یک اتاقی داشتند که آن را کرده بود اتاق معراج شهدا و تمام عکس شهدا را زده بود.

هر وقت به ماموریت می رفت، ما دلهره داشتیم که او برنگردد. البته اینطور نبود که آمادگی نداشته باشیم ولی خیلی سخت است.

بعد از شهادتش آمدند در خانه و گفتند سعید زخمی شده است. من رفته بودم مجلس روضه و از آنجا زنگ زدم که سعید چه شده است؟ دوستانش گفتند سعید به آرزویش رسید. از پله های آن حسینیه که داشتم می آمدم دوستانم را بغلم کردم و گفتم که سعیدم شهید شده است.

\"سفارش‌های

خطبه عقدشان را آقای بهجت خواندند بعد هم یک جشن عقد در سنندج برایش گرفتیم که خیلی باشکوه بود. بعد یک نوار هست که مدح و ثنای حضرت رسول الله(ص) است آن را گذاشتند و بعد یکدفعه آمد بیرون و گفت مامان احساس می کنم خدا خیلی خوشحال است چون گناه انجام نمی شود.

به روایت پدر:

هفت هشت ماهی بود که روحیه عجیبی پیدا کرده بود وقتی می آمد منزل می نشست و فکر می کرد. به او می گفتم بابا چرا فکر می کنی؟ می گفت چندتا از رفیقام شهید شدند.به مادرش می گفت دیگه زندگی اصلا معنی ندارد من هم باید در این راه قدم بردارم. حدود یک سال پیش عکسی  آورد گذاشت تو منزل، مادرش عکس را نگاه کرد گفت این عکس برای کیه به مادرش گفت نمی شناسی این خودمم اینجا نوشته \”شهیدسعید فنایی\” اصلا چیز عجیبی بود هفت هشت ماهی بود عاشق شده بود به ما می گفت دعا کنید.

فردای روزی که رفت، همکارهایش آمدند و گفتند می خواهیم بیاییم برای یک نفر تحقیقات کنیم. بعد که آمدند، گفتند سعید یک مسئله ای برایش پیش آمده و باید شما بیایید بیمارستان و رضایت بدهید تا عملش کنند. گفتم راستش را بگویید. گفتند: آقا سعید با دو نفر دیگر از همکارانشان به شهادت رسیدند.

روز قبل از شهادت زنگ زد گفت بابا میای بریم اصفهان گفتم چرا الان؟ می گذاریم عید می رویم، گفت: پس من می روم ماموریت و بر می گردم و می رویم اصفهان من می خواهم بروم با همه خداحافظی کنم، عید نمی توانم بیایم. گفتم: چرا؟ گفت: من عید اینجا نیستم، ماموریت دارم باید بروم و 20 روز نیستم. سه بار گفت عید نیستم بابا.

عشق و علاقه زیادی به بچه هایش داشت. روز آخر هم در پیامگیر تلفن، پیامی برای بچه هایش گذاشت و دو مرتبه «بشری» و «طهورا» را اسم برد یک خداحافظی کرد که تا بحال همچین خداحافظی از ایشان نشنیده بودیم.

دلتنگ که می شوم می نشینم به عکسش نگاه می کنم ؛ وقتی که مبارکه می رم سر قبرش می شینم دلم آرام میشه. هنوزم باور نمی کنم که رفته است جمعه که میشه می گویم الان سعید می اید خانه مان. به آرزویی که می خواست رسید ما نتوانستیم برسیم و از ما پیشی گرفت .

به روایت همسر:

خانواده شان که برای خواستگاری آمدند من گفتم حضرت آقا خطبه عقدمان را بخوانند که بعد ایشان هم خوشحال شد. تماس گرفت و گفتند: امکانش نیست بعد تلاش کردند و یکی از دوستانشان گقتند آقای بهجت می توانند خطبه بخوانند. سحری که برای عقد آنجا رفتیم خیلی ساده و بی آلایش و معنوی بود. بعد از نماز صبح بود و ایشان به من گفتند که خیلی خوشحالم که زندگیمان با نفس آیت الله بهجت شروع شد.

\"سفارش‌های

خیلی به حضرت آقا علاقه داشتند و گفتند چون نام دختر آقا، بشری است اسم دخترم را بشری می گذارم.

برای دختر دومان هم ارومیه بودیم. گفت یک اسم خیلی قشنگ انتخاب کردم که اگر دختر بود آنرا می گذارم. اسم خوبی هم انتخاب کرده بود.

\"سفارش‌های

جمعه از ماموریت آمدند و گفتند هفته دیگر هم می خواهم به ماموریت بروم. من هیچ وقت دلهره نداشتم ولی به ایشان گفتم که ایندفعه دلهره عجیبی دارم که شما می خواهی به ماموریت بروی.

کمی ناراحت شدند و گفتند شما نباید بترسی. من می‌روم و برمی‌گردم بعد همان جمعه وصیتنامه شان را آوردند بیرون و به روزش کردند.

من خیلی ناراحت شدم ولی واقعا فکر می کنم بهش الهام شده بود که می خواهد برود.

همرزم شهید:

\”اگر در وصیتنامه سعید دقت کرده باشید می بینید سعید فرد عادی نبوده ؛من واقعا به اینکه همچین شخصی در مجموعه ما بوده غبطه می خورم ؛این وصیتنامه یک فرد عارف است اول با خدا راز و نیاز کرده و گناهانش را گفته بعد در آنجا به ولایت پذیریش دقیقا اشاره می کند و حتی نحوه شهادت خودش را به نوعی بیان می کند و مضمونی دارد که اگر جنازه من طوری بود که قابل دیدن نباشد من تاکید می کنم به اعضای خانواده ام که جنازه من را نبینند؛ سعید یک فرد ولایت پذیر به تمام معنا بود\”

وصیتنامه شهید فنایی:

بسمه تعالی

خدایا دلم خیلی گرفته دعا که می کنم می بینم دارد 30 سالم می شود داره پیمونم پر میشه؛ خدایا بدنم را که نگاه می کنم می بینم خیلی تازه است و هنوز چین و چروک بهش نیافتاده است؛ چشام از بس اشک نریخته زرد شده به فاصله ام با تو که نگاه می کنم از خودم ناامید می شوم به خودم می گویم آخر خط رسیده ام و آب از سرم گذشته و عجیب هنوز دست و پایی می زنم به خودم می گم خدا هنوز بهت امید داره نقطه بزار سر خط و شروع کن؛ اما بازهم و بازهم سرعت گیرهای معصیت رمق را از من می گیرد خدایا می ترسم از جون دادن و غسل شدن و کفن شدن و در تابوت قرار گرفتن و تشییع شدن داخل قبر رفتن و چال شدن .

خدایا، حبیب من، مولای من، تو مرا می شناسی که چه بودم و چه شدم. یاد بعضی از عنایات تو میافتم، جگرم آتش می گیرد. حتماً بهتر از الان بودم که آن رویای صادق را نصیبم فرمودی.

خدایا اگر قرار است بقیه عمرم صرف گناه شود زودتر مرا ببر، مرا ضایع نکن، غریبه نیستم، هرچی باشد مال خودت هستم.

خدایا وقتی مردم منو توی قبر گذاشتن و رفتن، منتظرم …منتظر شنیدن (انا اُضَیفُک) تو، امیدوارم به ضمانت امیرالمومنین، فاطمه، زینب، حسین، رقیه ، رباب، امام رضا، امام رضا، که خیلی موقع جون دادن منتظرشم.

\"سفارش‌های

خدایا دوست داشتم بنده بهتری برای تو، فرزند دلسوزتر و اهل تر و راضی کننده تر برای پدر و مادرم، همسری صبورتر، مهربان تر و خوش اخلاق تر برای همسرم، پدری بهتر برای فرزندانم و فردی مشکل گشاتر برای اطرافیانم باشم..

از ائمه هدی شرمنده ام، پیرو خوبی برایشان نبودم، حافظ میراث آنها نبودم، از امام رضا شرمنده ام خیلی کم به زیارت مرقد مطهرش مشرف شدم، به شفاعتش امید و طمع دارم. از همه و همه حلالیت می طلبم. خدا را شاکرم که توفیق هجرت به خطه خونرنگ شمال غرب را نصیب این حقیر کرد. هجرتی که باعث نزدیکتر شدنم به خداوند تبارک و تعالی گردیدو در قدمگاه شهیدانی همچون بروجردی، کاظمی، حنیف پا گذاشتم. 

و اما چند خواهش:

– حال که از این دنیا رفته ام، زود فراموشم نکنید، شب اول قبر تنهایم نگذارید ، حواستان به مراسم و مردم پرت نشود، به فکر من بیچاره هم باشید، برایم صدقه بدهید، روضه بخوانید، هفته ای یکبار سری به قبرم بزنید. آدم های خوب غسل و کفن و دفن و تشییع مرا انجام دهند. تربت ابی عبدالله یادتان نرود. دردهانم روی سینه ام درون قبرم.

– برایم جوشن کبیر بخوانید، صبور باشید، بی تابی نکنید، در نالیدن چشم و هم چشمی نکنید، اگر اشکتان نمی آید زور اضافی نزنید. در تشییع جنازه ام چند آدم حسابی و مومن را هم دعوت کنید، تلاش کنید در تشییع جنازه ام عزیزان مومن زیادی شرکت کنند، مخصوصاً همکاران و مسئولان عزیزم موقع دفن جسمم به فکر من باشید، اعتقاداتم را یادآوری کنید. اگر جسمم در راه خدا خونین است بدانید به آرزویم رسیده ام ، پس بی تابی نکنید، برایم قرآن بخوانید و استغفار کنید.

\"سفارش‌های

– اگر می شود زیر جنازه ام را افراد مسئله دار نگیرندو دست به جسمم نزنند.

– رفقای روضه خوان ، اگر زحمتی نیست روضه بخوانند و برایم حواله کنند من هم پیش خود نگه می دارم تا روزی به دادشان برسد.

– آه حسرت نکشید و به فکر باشید که نوبت شما هم دیر یا زود خواهد رسید.دعا کنید که با صورت خونین در راه خدا ، از این دنیا بروید.

– مبلغ 50 هزار تومان بعنوان صدقه از طرف کسانی که به من حق دارند، داده شود.

– مبلغ 50 هزار تومان بعنوان خمس های فوت شده (محض احتیاط)داده شود.کمک به فقرا فراموش نشود.

خدایا آمدم به حضورت با جسمی خونین؛

خدایا گناهانم بس بزرگ و گران است اما به پاک شدنم به بهانه خونم امیدوار.

خدایا گناه مرا در نظرت خوار و خفیف کرده اند اما به عزیزشدنم به بهانه خون دادنم در راه تو ، امیدوار.

خدایا از روی دو ملک سوار بر دوشم خجلم. بوی تعفن ناشی از گنهکاریم آزارشان می دهد اما دلم به این خوش است که بوی بدم بواسطه جاری شدن خونم در راه تو مبدل به بوی خوش شود.

و السلام علی عبادالله الصالحین

سعید فنایی

 5/11/91

گروه جهاد و مقاومت مشرق

عشق و علاقه وافر شهدای هشت سال دفاع مقدس به حضرت زهرا سلام الله علیها بر هیچ کس پوشیده نیست

\"Bronsi\"

خاطرات شهید برونسی از توسل ایشان به مادر سادات در حین عملیات ،

\"eslami

صحبت های شهید اسلامی نسب فرمانده گردان امام رضا تیپ المهدی (عج) و توسل ایشان به حضرت زهرا در عملیات فتح المبین ،

\"Kazemi00\"

ارادت خاص و ویژه شهید کاظمی به حضرت زهرا و ماجرای زخمی شدن ایشان و دیدن رؤیای آن حضرت و حتی آخرین ذکر توسل شهید کاظمی در لحظات سقوط هواپیما یا فاطمه الزهرا است .

\"Soleymani\"

خاطره‌ای از سردار \”قاسم سلیمانی\” فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس نیز بیان شده است که  شب عملیات والفجر هشت برعکس پیش‌بینی‌های انجام شده امواج آب بسیار پر تلاطم بود و انجام عملیات در محور لشکر ۴۱ ثارالله بسیار مشکل شده بود.
حاج احمد امینی فرمانده گردان غواصی جهت مشخص شدن وظیفه با حاج قاسم سلیمانی تماس می‌گیرد. حاج قاسم به شهید امینی می‌گوید آب را به حضرت زهرا(س) قسم بدهید و از آن عبور کنید.
رزمنده‌ها به ارودند ‌زدند و به برکت توسل به حضرت زهرا(س) از آب عبور کردند و در محلی که قرار بود در آن سمت اروند بیرون بیایند، بدون این‌که دشمن متوجه شود، از آب بیرون آمدند.

سردار های زهرایی ما کم نیستند ، هستند و دوست دارند گمنام بمانند و خوب می دانند اوج شهرت در گمنامی است … باشد که قبل از مادری شدنشان کمی آن ها را بشناسیم

 

از سمت راست شهیدان مهدی زین الدین و حسین خرازی ،نفر چهارم شهید احمد کاظمی و نفر پنجم مرتضی قربانی

موفقیتی جدید در نشر فرهنگ ایثار و شهادت

سایت شهید کاظمی‌به مناسبت  19 دی ماه هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی‌فرمانده نیروی زمینی سپاه و شهدای عرفه دومین سری از پیشواز و آوای انتظار با صدای شهید کاظمی‌  برای اپراتورهای ایرانسل و همراه اول را برای استفاده کلیه مشترکین و کاربران تولید و ارائه نمود.همان طور که انتظار می رفت طنین انداز شدن صدای شهدا با استفاده از تکنولوژی‌های روز جامعه ما می‌تواند در گسترش و نشر فرهنگ ایثار و شهادت تاثیری عمیق داشته باشد ، و این بار نیز با استقبال بی نظیر دوست داران فرهنگ ایثار و شهادت روبرو شد و تعداد 12854 نفر از مشترکین اپراتور همراه اول در دی ماه از آواهای انتظار شهید کاظمی استفاده نمودند .

در فضای امروز جامعه فرهنگی ما که بهانه های مختلف و تبلیغات کذائی سکه های طلا سعی در افزایش فعال سازی پیشوازهای نه چندان متناسب با فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی ما دارند ، این بار هم صدای یک شهید نشان داد که از هر سکه طلائی طلا تر است .

محبوب ترین آوای انتظار شهید کاظمی در بین مشترکین همراه اول در دی ماه 92 قطعه توسل ( ما اهل اینجا نیستیم …) می باشد که علاقه مندان می توانند با ارسال کد 51856 به 8989 ( همراه اول ) و 4417879 به 7575 (ایرانسل) نسبت به فعال سازی آن اقدام نمایند .

پخش آنلاین قطعه توسل

متن آوای انتظار توسل :

ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگه هستیم باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم، ما یک صف بزرگی جلومون وایسادن ماها رو تحویل می‌گیرن اون صف رو ما کاری نکنیم رو برگردونه از ما ، دلها رو بسپارید به خدای متعال متوسل بشید به ائمه اطهار در راس اونها امام حسین شهید عزیز ، پرچم دار این حرکته ما و افتخار بکنیم که ما سربازان فرزند او حضرت مهدی هستیم و امروز زیر پرچم حضرت آیت الله العظمی‌خامنه ای داریم این لشکر و این سپاه و این سازمان رو اداره می‌کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی .

همچنین علاقه مندان می توانند جهت دریافت سایر کدهای آوای انتظار و پیشواز شهید کاظمی اینجا را کلیک نمایند .

به گزارش ایمنا، همزمان با میلاد نبی اکرم حضرت محمد مصطفی(ص)، مرکز توزیع کتاب و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی در استان اصفهان افتتاح شد.
این مرکز دانشجویی و دانش آموزی که اولین پاتوق کتابخوانان حرفه ای ویژه بانوان در اصفهان است با رویکردی نوین در زمینه بهبود و توسعه فرهنگ کتابخوانی با بیش از ۵ سال سابقه فعالیت فرهنگی بالاخص در زمینه کتاب و کتابخوانی از ۲۹ دی ماه ۱۳۹۲ بطور رسمی آغاز بکار کرد.
محبوبه قضاوی مسئول و موسس این مجموعه با اشاره به منویات مقام معظم رهبری در مورد ضرورت توجه به کتاب و کتاب خوانی گفت: عموم مردم می پندارند که جامعه ایرانی اعم از دانش آموز، دانشجو، کارمند و زنان خانه دار و دیگران اهل مطالعه نیستند و علاقه ای به کتابخوانی ندارند ولی آنچه تجربه ی این چند سال به ما ثابت نموده عکس مورد فوق است، یعنی استقبال بی نظیر مردم در شهرهای مختلف از جمله اصفهان از طرح های این مرکز، گویای این قضیه است.
مسئول مرکز کتابخوانی شهید کاظمی افزود: بزرگترین عاملی که موجب این ذهنیت منفی و دیگر اثرات سوءدیگری در زمینه کتابخوانی شده است، توزیع و ترویج نامناسب و ناهمگن در کشور بوده است.
وی اذعان داشت: عدم وجود تبلیغ چهره به چهره و معرفی کتابهای برتر و متناسب با ذائقه ی فردی، عاملی مهم در کاهش سرانه مطالعه می باشد.

\"41544284568666883608\"

مسول مرکز شهید حاج احمد کاظمی در ادامه اظهار داشت: هدف از برپایی این مرکز صرفا فروش نیست چه بسا کتابفروشی های زیادی هم اکنون در استان اصفهان مشغول به فعالیت هستند. با توجه به منویات مقام معظم رهبری در زمینه بسترسازی فرهنگ کتابخوانی و ظرفیت بسیار بالای مردم اصفهان در این زمینه بر خود لازم دانستیم، در لذتی که خود از مطالعه کتابهای ناب می بریم، عموم مردم را نیز سهیم کنیم.
مدیر این مرکز خاطر نشان کرد: تمام این تجربیات و موفقیتمان در این حوزه را در درجه اول مدیون عنایت خدای متعال و نگاه مهربان شهدا به خصوص شهید حاج احمد کاظمی و همینطور زحمات مدیر انتشارات شهید کاظمی جناب آقای خلیلی هستیم که این مرکز با نظارت ایشان راه اندازی و اجرایی می شود.
قضاوی در پایان گفت: اگر در خرید کتاب وسواس دارید، اگر تنوع آثار موجب سردرگمی و هیجان و نهایتا منجر به یک انتخاب نامناسب برای شما میشود، اگر نویسندگان و ناشران برتر داخلی و خارجی را نمی شناسید، اگر نویسنده هستید و چاپ کتابتان به تعویق می افتد و اگر میخواهید در ساعات فراغت، با بهترین دوستانتان به یک مکان فراموش نشدنی بروید، کافی است سری به مرکز شهید کاظمی بزنید تا از مشاوره و مصاحبت با اعضای این مرکز سهمی از آسمان هم در دستان شما قرار بگیرد .

گفتنی است مرکز کتاب و کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی محیطی پویا و با طراحی منحصر به فرد در فضایی غالب بر ۷۰ مترمربع با بیش از ۱۰۰۰ عنوان کتاب در موضوعات مختلف (مذهبی، تاریخی، سیاسی، روانشناسی، رمان، شعر، کودک و نوجوان) که پاسخگوی غنی ای برای همه ی ذائقه هاست بدون محدودیت سنی در خیابان هشت بهشت غربی اصفهان پاسخگوی مخاطبین و فرهیختگان استان اصفهان خواهد بود.

\"67779931284672674715\"

از جمله فعالیت های جانبی این مرکز می توان به ارائه مشاوره کتاب و کتابخوانی، اجرای تئاتر کتاب، نشست با شاعران و نویسندگان محبوب، برگزاری کارگاه های نویسندگی، مناظره کتاب، اردوهای یک روزه کتاب، جلسات نقد و بررسی کتاب، نمایشگاه کتاب در مراکز مختلف اشاره کرد.
پاتوق کتابخوانان حرفه ای مکانی است برای همه کسانی که کتابخوان هستند، نیستند یا می خواهند بشوند. علاقه مندان می توانند جهت ارتباط با مرکز توزیع کتاب و پاتوق کتابخوانی شهید حاج احمد کاظمی به دفتر این مرکز واقع در خیابان هشت بهشت غربی، روبروی ستاد خبری مراجعه و یا با شماره ی تماس  ۲۶۶۰۸۸۱ و  شماره همراه ۰۹۳۶۹۲۲۶۹۴۵ تماس حاصل نمایند.