به بهانه دوم مرداد سالروز ولادت سردار شهید احمد کاظمی
شهیدان از همان آغاز ساکنان بهشت عدن الهی بوده اند . آنان چند صباحی مهمان این عالم خاکی شدند تا به ابتلائاتی سخت ازموده شوند و بهای سکونت ابدی شان در بهشت جاودانه را بپردازند ، تا فردای قیامت ، این حجت الهی بر همگان تمام شود که : بهشت را به بها میدهند ، نه به بهانه
اون ماهی نورانی همین احمدم بود !
مادر خواب سه تا ماهی را دیده بود ، سه تا ماهی که توی یک رودخانه ، میرفته اند به سمت دریا . میگفت : یکی از اون ماهیها ، روی کمرش یه هلال ماه داشت ، اصلا انگار خود ماه بود ، چون که نور زیبا و خیره کننده ای ازش به طرف اسمون پاشیده میشد .
مادر وقتی خوابش را تعریف میکرد ، حال و هوای خاصی پیدا کرده بود . خیره شده بود به یک نقطه نامعلوم . میگفت : هزاران هزار ماهی دیگه توی اون رودخونه بودند که با اون دو تا ماهی ، دنبال این ماهی نورانی میرفتند ، یعنی اون ماهی ، تمام ماهیها رو داشت هدایت میکرد به سمت دریا .
مادر گفت : محسن ! میدونم که اون سه تا ماهی ، تو و دو تا برادرات بودین ، ولی نمیدونم اون ماهی نورانیه کدوم یکی تون بود؟
آن وقتها احمد چهار سالش بود .
بعدها توی جنگ ، وقتی احمد فرمانده لشکر نجف اشرف شد ، مادر گاهی یاد خوابش میافتاد . میگفت : اون ماهی نورانی همین احمدم بود !
منبع : مسافران ملکوت – سعید عاکف – انتشارات ملک اعظم
تولدت مبارک حاج احمد کاظمی …
یاعلی
با سلام
این مطلب شما در سایت معجون (منعکس کننده پیوند های اینترنتی خمینی شهر) منتشر شد
http://www.majoon.ir/?p=4594
موفق و سربلند باشید
با سلام
مطلب شما در چریغ کار شد.
با تشکر
شادی روح همه شهدا بخصوص شهدای لشکر ۸ و به ویژه حاج احمد کاظمی صلواتی بفرستید.
سلام با تبادل لینک موافقین؟
اگه موافق بودین مارو با اسم(کد مداحی برای وبلاگ)لینک کنین بعد خبردارم کنید
تا لینکتون کنم.
حاج احمد را جز خدا نمی شناسد…
بی تابم برای دیدارش…
همه برای دیدارش بی تابند… شهیدان را شهیدان می شناسند..
یاعلی