برای حاج احمد هنوز فتح المبین بوی تو را می‌دهدو شقایق‌ها سراغ از تو می‌گیرند… هنوز طنین رمز عملیات در کانال‌ها جاری است… اما تو …تو که گویی مانده بودی… مانده بودی تا بماند… مانده بودی تا بمانیم… مانده بودی تا بدانیم… تو که مانده بودی تا روایت گری باشی از آن همه شور و شعور… لیک ماندنت دیری نپایید و تو در باغ بسته شهادت را باز نمودی و چه عاشقانه این کلام را معنا نمودی: در باغ شهادت هنوز برای اهلش باز است.

2 پاسخ
  1. بیدار
    بیدار گفته:

    سلام بابا…
    این روزها که روز پدر می نامندش…
    دلم سخت برایت می تپد…
    می دانم از من رنجیده ای اما علتش…
    نمی دانم
    تو هم که مثل همیشه سکوت و نمک روی زخم هایم
    نمی دانم آخر این قصه چه خواهد شد…
    اما نکند مسیرمان ته داستان از هم جداشود…

    روزت مبارک بابای خوبم

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخ دادن به گمنام لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.